دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تاملي در استراتژي مذاكره "
"اگر چنانچه غرب اقدام مقتضی و مناسب اتخاذ نکند و همچنان به دنبال سیاست مماشات گرایانه مذاکره باشد عاقبت دچار بازندگی سنگین ناشی از این قمار سنگین وپر هزینه و خطرناک خواهد شد که با مسلح شدن حاکمان رژیم ضد بشری مهار ناپذیر به بمب اتمی هر گز پیآمد تهدید خسارات ملی و انسانی جهانی اش برای شان قابل پیش بینی نیست"
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تاملي در استراتژي مذاكره "
"اگر چنانچه غرب اقدام مقتضی و مناسب اتخاذ نکند و همچنان به دنبال سیاست مماشات گرایانه مذاکره باشد عاقبت دچار بازندگی سنگین ناشی از این قمار سنگین وپر هزینه و خطرناک خواهد شد که با مسلح شدن حاکمان رژیم ضد بشری مهار ناپذیر به بمب اتمی هر گز پیآمد تهدید خسارات ملی و انسانی جهانی اش برای شان قابل پیش بینی نیست"
وقتی مردم ومطالبات شان فر اموش شده باشد . زیرا که در مکتب پیروان دینی ولی وقی که در عمل پیروان مکتب ماکیاولیسم اند که باور دارند هدف وسیله را توجیه می کند . سوی دیگر در روند جنگ قدرت و ثروت تلاش همگانی می شود که رقیب مغلوب نه اینکه از صحنه حذف گردد ، بلکه با شیوه ی خوراندن پیاز و چوب زدن اینان تبدیل به مرغان عزا و عروسی شوند که در هر دو حالت می بایست کباب شوند . بنا براین اکنون که باند های مافیائی کودتاگر که در بن بست بحران ها، به خصوص بحران هسته ای قرار گرفته اند که بحران عدم مشروعیت موجب حاد و پیچیده و خطری تر شدن بحران هسته ای شده است. البته مصوبات تحریم های شورای امنیت ساز مان ملل و سایر کشور ها موجب فشار مضاعف بیرونی بر روی این پروژه ی هسته ی شده است . از طرف دیگر چون نگرانی شدید از حرکت و خیزش های اعتراض مردم ناراضی وجود دارد که می تواندمنجر به شعله ور شدن دوباره ی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح در جامعه گردد .پس ضمن تلاش مذبوحانه ی گوناگون که در پشت پرده برای زد و بند مذاکره گفتگو با آمریکا می شود . یا اینکه با تر تیب دادن همایش بزرگ ایر انیان با ادعای گفتگوی مردانه برای اوباما ارسال می شود . بعلاوه از جهت دیگر برای خنثی کردن فعالیت و تلاش تبلیغات گسترده ی آماده کردن اذهان عمومی جهانی که از سوی اوباما و مقامات آمریکائی دنبال می شود که تفهیم کند بد انید که همه راه ها و گزینه های روی میز مذاکره ی گفتگوی هسته ای برای موافقت حاکمان تهران به توقف غنی سازی او رانیوم پیموده شده است، ولی تا کنون پاسخ مثبتی ازسوی حاکمان رژیم ضد بشری در این مورد در یافت نشده است ، بلکه با سیاست دست پس کردن و با پا پیش کشیدن همچنان دفاع از اهداف پروژه ی هسته ای خودرا پیش می برد که هدف د سترسی به سلاح هسته ای است که از طریق آویزان شدن به سیاست وقت کشی دنبال می شود.
همینطور برای رد گم کردن و بد نام نمودن رقیب مغلوب چپ و راست اینان متهم به ستون پنجم و پیاده نظام و عامل دشمن بیگانه و ذخیره احتیاطی درشرایط مورد نیاز می شوند . یعنی اینکه رقیب مغلوب شکر خدای حاکمان کودتای در مانده و مستأصل شده اند . برای همین هر گونه موضوعی که قلم بر دستان دنبال می کنند که عمداً پیرامون پروژه ی هسته ای ومبارزه با آمریکا و گاهی هم اسرائیل پسوند آمریکا شده تبلیغ می شود. می بایست که بالاخره منتهی به رقیب مغلوب شود . یعنی یک تیر و چند نشان زده می شود . هم رقیب مغلوب متهم به آمریکائی بودن می شوند . هم به آمریکا پیام داده می شود که از اینان دل بر کنید و بها ندهید و به سراغ حاکمان کودتا گر بیائید . هم اینکه غیر مستقیم زهر چشم از مردم معترض گرفته می شود که اگر چنانچه دست به اعتراض بزنید شما هم متهم به عامل تحریک شد گان توطئه ی انقلاب مخملین آمریکا می شوید . هم اینکه چپ های آنچنانی حامی و ساندیس خوران ضد آمریکائی برون مرزی و سایر مدعیان سایر ملیت ها را جلب کند که به بینید ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و گماشته پاسدار احمدی نژاد چگونه دارد با آمریکا سرشاخ می شود . پس شما هم بی آموزید و دست به تظاهرات و آکسیون های اعتراضی ضد آمریکائی و جنگ و تحریم ها بزنید. بهر حال قلم بر دست یادداشت روز نویس پیرامون جنگ روانی تبلیغات هسته ای با آمریکا در ابتدای یادداشت روز خوداینگونه شروعو توضیح داده است :
اول اينكه آمريكايي ها سعي كرده اند به افكار عمومي و سياسي جهان اينطور القا كنند كه ببينيد ما همه تلاش مان را براي تعامل با ايران انجام داده ايم ولي اين ايران است كه انگيزه اي براي تعامل ندارد. دوم، آمريكا تلاش كرده با پشتيباني علني و صريح از جريان فتنه در ايران آنها را به مثابه ذخيره اي براي آينده حفظ كند. در واقع نگاه آمريكا اكنون اين است كه اگرچه اين جريان در كوتاه مدت احتمالا جز مصرف رسانه اي خاصيت ديگري نخواهد داشت ولي مي تواند در ميان مدت يا بلند مدت نقش كليدي در تكميل استراتژي هاي آمريكا عليه ايران ايفا كند"
همچنین این قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به این واقعیت که آمریکا بدنبال گزینه جنگ است و دیگر نیاز آنچنانی به تعلیق اورانیم ندارد. زیرا که می خواست ثابت کند که رژیم ضد بشری اهداف صلح آمیز هسته ای ندارد برای همین تعلیق را نمی پذیرد که این موضوع راتفهیم کرده و جا انداخته است که قلم بر دست یادداشت روز نویس بعنوان شکست مقامات آمریکا و امتیاز پیروزی برای حاکمان رژیم ضد بشری کودتائی می داند و چنین ترسیم کرده که آمریکا اهداف خودش را از طریق شورای امنیت ساز مان ملل و مصوبات تحریم ها دنبال می کند:
اگر به سابقه اظهارات مقام هاي آمريكايي درباره سياستي كه در مقابل ايران در پيش گرفته اند توجه كنيم اين موضوع روشن تر مي شود. زماني بود كه كلمه تعليق از دهان آمريكايي ها نمي افتاد. هر بحثي درباره ايران از اينجا شروع مي شد كه ايران بايد تعليق كند و به آنجا ختم مي شد كه غرب هرگز درخواست هاي خود را تعديل نخواهد كرد. اكنون اما بيش از 5/2 سال است كه آمريكايي ها هدف خود از فشار به ايران را نه پذيرش تعليق يا ديگر درخواست هاي شوراي امنيت بلكه «آغاز مذاكرات» اعلام مي كنند. اين هدف گذاري جديد، مشخصا مربوط به بعد از زماني است كه ايران اعلام كرد ديگر درباره برنامه هسته اي خود مذاكره سياسي نمي كند.
جالب است که قلم بر دست بر خلاف ادعای گرد وخاک کردن که نقل قول کرد که سران رژیم مسئول پیگیری پروژه ی هسته ای اگر اعلام کرده بود مذاکره نمی کند چرا بسته بندی هسته ای پیشنهاد به غرب ارسال کرد و هرروز همه جا عطش مطرح کردن پیشنهاد گفتگو و چنین تناقض گوئی می کند؟
" هر چه هست بهانه جويي هاي آمريكايي هاست كه تمامي نخواهد داشت و مذاكره هم آن را ختم نمي كند. بنابراين تصميم گرفته شد كه موضوع هسته اي از دستور كار مذاكره با گروه 6 حذف شود. با اين حال حتي درباره اصل حضور در اتاق مذاكره هم طرف غربي كارنامه اي سخت غير قابل دفاع دارد و در دور جديد مذاكرات، لااقل در 4 مقطع بي هيچ دليل موجهي از مذاكرات كنار كشيده استدوم- يكي از دلايلي كه غربي ها را وادار كرده اين دو مسير را به رسميت بشناسند اين است كه آنها تصور كرده اند مي توانند در مذاكرات وين -همانطور كه در نامه هاي اخيرشان هم نوشته اند- ايران را وادار به توقف غني سازي 20 درصد و تعيين تكليف مواد 20 درصد غنا بكنند و بعد با خيالي آسوده تر و دستي پرتر وارد مذاكرات سياسي در سپتامبر بشوند. روي اين افكار، جز خواب و خيال نامي نمي شود گذاشت. ايران هزينه هاي غني سازي 20 درصد را تمام و كمال پرداخت كرده و حالا تازه وقت آن است كه از آن استفاده ببرد"
بازهم از موضع ضعف قدرت نمائی شده و بر خلاف ادعای عدم سازش در گفتگو کردن اکنون از موضع چند پهلوگوئی پیشنهاد مذاکره و گفتگو داده شده است که هم ادامه ی سیاست وقت کشی هم از موضع وحشت تأثیرات تحریم ها بدتر گزینه ی جایگزین روی میز تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای است
" وقتي غربي ها درباره اثر كردن تحريم ها سخن مي گويند يك نكته مهم را در نظر نمي گيرند. اثر كردن تحريم ها به اين نيست كه به ايران فشار وارد شود بلكه به اين است كه ايران ديدگاهش را عوض كند. واضح است كه در شرايط فعلي نه فقط ديدگاه ايران عوض نشده بلكه به زودي و در مذاكرات آينده غربي ها خواهند ديد كه آنچه تا امروز به عنوان سرسختي مذاكره كنندگان ايراني مي شناخته اند در واقع شوخي نبوده است. در واقع غرب اكنون دچار يك پارادوكس است. تحريم هاي اخير شايد فشارهايي ايجاد كرده باشد اما مسلما با سرسختانه تر كردن موضع ايران دستيابي به راه حل را به تعويق انداخته است. آمريكايي ها بايد بالاخره به اين سوال جواب بدهند كه براي فشار اصالت قائلند يا راه حل، چرا كه ثابت شده امكان جمع ميان آنها وجود ندارد"
در خاتمه اینکه بدون توجه به این موضوع سعید جلیلی پاسدار موجی به حساب رئیس شورای عالی امنیت ملی و مسئول پیگیری هیئت هسته ای عملاً ا کنار گذاشته شده است . همینطور سر مقاله نویس روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی به مناسبت روز خبر نگار در سر مقاله نگاهی به قانون مطبوعات امروز خود اعتراف آشکار انتقادی به وضعیت اسفبار خبر نگاران و مطبوعات در 31 سال گذشته نموده است که چگونه اوضاع مطبوعات دستخوش بی قانون و بی حساب و کتاب و ضابطه سلیقگی سیاسی و باندی و جناحی بوده است . بنابراین کاملاً مشخص است که هر گز نمی توان انتظار داشت که قلم بر دستان سر باز جو یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان حسین شر یعتمداری در یادداشت های روز خود خارج از عرف سانسور نهادینه شده در مطبوعات و وارونه گوئی قلم زنی کنند و تبدیل به چاقوی استثنائی شود که می خواهد دسته ی خودش را ببرد . به خصوص پیرامون پروژه ی هسته ای که بیش از دو دهه است که اهدافش بطور پنهانی دنبال شده است . تازه پس از فاش شدن از سوی مخالفین با سیاست چوب حراج باج دادن بر منابع ذخایر کشور زده که پیگیری شده است چاشنی سیاست وقت کشی شده است که 8 سال در دوره ی مدعیان اصلاح طلبی و بیش از 5 سال است که از سوی مدعیان اصول گرائی کودتا گر جانشین شده تعقیب شده است . مهمتر اینکه مدعیان کودتا گر حاکم کنونی برای این دست به کودتا زدند و رقیب مغلوب دوم خردادی ها را کنار زدند که چرا در کاخ سعدآباد تهران آمادگی تفاهم و توافق به توقف غنی سازی اورانیوم با 3 کشور غربی را امضا ء کرده بودند . البته به خاطر این توافق متهم به خیانت شدند ؟ بنابراین بدون هیچگونه شک و ابهامی هدف پروژه ی هسته ای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . برای همین حد اقل 13 سال است که مذاکرات هسته ای با غرب به نتیجه نرسیده است و حاکمان در دفاع از این پروژه و اهداف آن آن به استقبال مصوبات قطعنامه های تحریم شورای امنیت سازمان رفته اند و با پیشنهادی که رهبر لوطی جماران محور الگوی مصرف داده است مقابله با تحریم ها و آمادگی برای گزینه ی نظامی یا نعمت الهی در دفاع از اهداف هسته ای می باشد. صد البته که مقصر غرب است که با سیاست خائنانه ی مماشات گری و تجارت نفت و خون کار را به اینجا کشانیده است. بهر حال اگر چنانچه غرب اقدام مقتضی و مناسب اتخاذ نکند و همچنان به دنبال سیاست مماشات گرایانه مذاکره باشد عاقبت دچار بازندگی سنگین ناشی از این قمار سنگین وپر هزینه و خطرناک خواهد شد که با مسلح شدن حاکمان رژیم ضد بشری مهار ناپذیر به بمب اتمی هر گز پیآمد تهدید خسارات ملی و انسانی جهانی اش برای شان قابل پیش بینی نیست.
همینطور برای رد گم کردن و بد نام نمودن رقیب مغلوب چپ و راست اینان متهم به ستون پنجم و پیاده نظام و عامل دشمن بیگانه و ذخیره احتیاطی درشرایط مورد نیاز می شوند . یعنی اینکه رقیب مغلوب شکر خدای حاکمان کودتای در مانده و مستأصل شده اند . برای همین هر گونه موضوعی که قلم بر دستان دنبال می کنند که عمداً پیرامون پروژه ی هسته ای ومبارزه با آمریکا و گاهی هم اسرائیل پسوند آمریکا شده تبلیغ می شود. می بایست که بالاخره منتهی به رقیب مغلوب شود . یعنی یک تیر و چند نشان زده می شود . هم رقیب مغلوب متهم به آمریکائی بودن می شوند . هم به آمریکا پیام داده می شود که از اینان دل بر کنید و بها ندهید و به سراغ حاکمان کودتا گر بیائید . هم اینکه غیر مستقیم زهر چشم از مردم معترض گرفته می شود که اگر چنانچه دست به اعتراض بزنید شما هم متهم به عامل تحریک شد گان توطئه ی انقلاب مخملین آمریکا می شوید . هم اینکه چپ های آنچنانی حامی و ساندیس خوران ضد آمریکائی برون مرزی و سایر مدعیان سایر ملیت ها را جلب کند که به بینید ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و گماشته پاسدار احمدی نژاد چگونه دارد با آمریکا سرشاخ می شود . پس شما هم بی آموزید و دست به تظاهرات و آکسیون های اعتراضی ضد آمریکائی و جنگ و تحریم ها بزنید. بهر حال قلم بر دست یادداشت روز نویس پیرامون جنگ روانی تبلیغات هسته ای با آمریکا در ابتدای یادداشت روز خوداینگونه شروعو توضیح داده است :
اول اينكه آمريكايي ها سعي كرده اند به افكار عمومي و سياسي جهان اينطور القا كنند كه ببينيد ما همه تلاش مان را براي تعامل با ايران انجام داده ايم ولي اين ايران است كه انگيزه اي براي تعامل ندارد. دوم، آمريكا تلاش كرده با پشتيباني علني و صريح از جريان فتنه در ايران آنها را به مثابه ذخيره اي براي آينده حفظ كند. در واقع نگاه آمريكا اكنون اين است كه اگرچه اين جريان در كوتاه مدت احتمالا جز مصرف رسانه اي خاصيت ديگري نخواهد داشت ولي مي تواند در ميان مدت يا بلند مدت نقش كليدي در تكميل استراتژي هاي آمريكا عليه ايران ايفا كند"
همچنین این قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به این واقعیت که آمریکا بدنبال گزینه جنگ است و دیگر نیاز آنچنانی به تعلیق اورانیم ندارد. زیرا که می خواست ثابت کند که رژیم ضد بشری اهداف صلح آمیز هسته ای ندارد برای همین تعلیق را نمی پذیرد که این موضوع راتفهیم کرده و جا انداخته است که قلم بر دست یادداشت روز نویس بعنوان شکست مقامات آمریکا و امتیاز پیروزی برای حاکمان رژیم ضد بشری کودتائی می داند و چنین ترسیم کرده که آمریکا اهداف خودش را از طریق شورای امنیت ساز مان ملل و مصوبات تحریم ها دنبال می کند:
اگر به سابقه اظهارات مقام هاي آمريكايي درباره سياستي كه در مقابل ايران در پيش گرفته اند توجه كنيم اين موضوع روشن تر مي شود. زماني بود كه كلمه تعليق از دهان آمريكايي ها نمي افتاد. هر بحثي درباره ايران از اينجا شروع مي شد كه ايران بايد تعليق كند و به آنجا ختم مي شد كه غرب هرگز درخواست هاي خود را تعديل نخواهد كرد. اكنون اما بيش از 5/2 سال است كه آمريكايي ها هدف خود از فشار به ايران را نه پذيرش تعليق يا ديگر درخواست هاي شوراي امنيت بلكه «آغاز مذاكرات» اعلام مي كنند. اين هدف گذاري جديد، مشخصا مربوط به بعد از زماني است كه ايران اعلام كرد ديگر درباره برنامه هسته اي خود مذاكره سياسي نمي كند.
جالب است که قلم بر دست بر خلاف ادعای گرد وخاک کردن که نقل قول کرد که سران رژیم مسئول پیگیری پروژه ی هسته ای اگر اعلام کرده بود مذاکره نمی کند چرا بسته بندی هسته ای پیشنهاد به غرب ارسال کرد و هرروز همه جا عطش مطرح کردن پیشنهاد گفتگو و چنین تناقض گوئی می کند؟
" هر چه هست بهانه جويي هاي آمريكايي هاست كه تمامي نخواهد داشت و مذاكره هم آن را ختم نمي كند. بنابراين تصميم گرفته شد كه موضوع هسته اي از دستور كار مذاكره با گروه 6 حذف شود. با اين حال حتي درباره اصل حضور در اتاق مذاكره هم طرف غربي كارنامه اي سخت غير قابل دفاع دارد و در دور جديد مذاكرات، لااقل در 4 مقطع بي هيچ دليل موجهي از مذاكرات كنار كشيده استدوم- يكي از دلايلي كه غربي ها را وادار كرده اين دو مسير را به رسميت بشناسند اين است كه آنها تصور كرده اند مي توانند در مذاكرات وين -همانطور كه در نامه هاي اخيرشان هم نوشته اند- ايران را وادار به توقف غني سازي 20 درصد و تعيين تكليف مواد 20 درصد غنا بكنند و بعد با خيالي آسوده تر و دستي پرتر وارد مذاكرات سياسي در سپتامبر بشوند. روي اين افكار، جز خواب و خيال نامي نمي شود گذاشت. ايران هزينه هاي غني سازي 20 درصد را تمام و كمال پرداخت كرده و حالا تازه وقت آن است كه از آن استفاده ببرد"
بازهم از موضع ضعف قدرت نمائی شده و بر خلاف ادعای عدم سازش در گفتگو کردن اکنون از موضع چند پهلوگوئی پیشنهاد مذاکره و گفتگو داده شده است که هم ادامه ی سیاست وقت کشی هم از موضع وحشت تأثیرات تحریم ها بدتر گزینه ی جایگزین روی میز تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای است
" وقتي غربي ها درباره اثر كردن تحريم ها سخن مي گويند يك نكته مهم را در نظر نمي گيرند. اثر كردن تحريم ها به اين نيست كه به ايران فشار وارد شود بلكه به اين است كه ايران ديدگاهش را عوض كند. واضح است كه در شرايط فعلي نه فقط ديدگاه ايران عوض نشده بلكه به زودي و در مذاكرات آينده غربي ها خواهند ديد كه آنچه تا امروز به عنوان سرسختي مذاكره كنندگان ايراني مي شناخته اند در واقع شوخي نبوده است. در واقع غرب اكنون دچار يك پارادوكس است. تحريم هاي اخير شايد فشارهايي ايجاد كرده باشد اما مسلما با سرسختانه تر كردن موضع ايران دستيابي به راه حل را به تعويق انداخته است. آمريكايي ها بايد بالاخره به اين سوال جواب بدهند كه براي فشار اصالت قائلند يا راه حل، چرا كه ثابت شده امكان جمع ميان آنها وجود ندارد"
در خاتمه اینکه بدون توجه به این موضوع سعید جلیلی پاسدار موجی به حساب رئیس شورای عالی امنیت ملی و مسئول پیگیری هیئت هسته ای عملاً ا کنار گذاشته شده است . همینطور سر مقاله نویس روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی به مناسبت روز خبر نگار در سر مقاله نگاهی به قانون مطبوعات امروز خود اعتراف آشکار انتقادی به وضعیت اسفبار خبر نگاران و مطبوعات در 31 سال گذشته نموده است که چگونه اوضاع مطبوعات دستخوش بی قانون و بی حساب و کتاب و ضابطه سلیقگی سیاسی و باندی و جناحی بوده است . بنابراین کاملاً مشخص است که هر گز نمی توان انتظار داشت که قلم بر دستان سر باز جو یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان حسین شر یعتمداری در یادداشت های روز خود خارج از عرف سانسور نهادینه شده در مطبوعات و وارونه گوئی قلم زنی کنند و تبدیل به چاقوی استثنائی شود که می خواهد دسته ی خودش را ببرد . به خصوص پیرامون پروژه ی هسته ای که بیش از دو دهه است که اهدافش بطور پنهانی دنبال شده است . تازه پس از فاش شدن از سوی مخالفین با سیاست چوب حراج باج دادن بر منابع ذخایر کشور زده که پیگیری شده است چاشنی سیاست وقت کشی شده است که 8 سال در دوره ی مدعیان اصلاح طلبی و بیش از 5 سال است که از سوی مدعیان اصول گرائی کودتا گر جانشین شده تعقیب شده است . مهمتر اینکه مدعیان کودتا گر حاکم کنونی برای این دست به کودتا زدند و رقیب مغلوب دوم خردادی ها را کنار زدند که چرا در کاخ سعدآباد تهران آمادگی تفاهم و توافق به توقف غنی سازی اورانیوم با 3 کشور غربی را امضا ء کرده بودند . البته به خاطر این توافق متهم به خیانت شدند ؟ بنابراین بدون هیچگونه شک و ابهامی هدف پروژه ی هسته ای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . برای همین حد اقل 13 سال است که مذاکرات هسته ای با غرب به نتیجه نرسیده است و حاکمان در دفاع از این پروژه و اهداف آن آن به استقبال مصوبات قطعنامه های تحریم شورای امنیت سازمان رفته اند و با پیشنهادی که رهبر لوطی جماران محور الگوی مصرف داده است مقابله با تحریم ها و آمادگی برای گزینه ی نظامی یا نعمت الهی در دفاع از اهداف هسته ای می باشد. صد البته که مقصر غرب است که با سیاست خائنانه ی مماشات گری و تجارت نفت و خون کار را به اینجا کشانیده است. بهر حال اگر چنانچه غرب اقدام مقتضی و مناسب اتخاذ نکند و همچنان به دنبال سیاست مماشات گرایانه مذاکره باشد عاقبت دچار بازندگی سنگین ناشی از این قمار سنگین وپر هزینه و خطرناک خواهد شد که با مسلح شدن حاکمان رژیم ضد بشری مهار ناپذیر به بمب اتمی هر گز پیآمد تهدید خسارات ملی و انسانی جهانی اش برای شان قابل پیش بینی نیست.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890517/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 مرداد ماه سال 1389
تاملي در استراتژي مذاكره (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/890517/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 مرداد ماه سال 1389
تاملي در استراتژي مذاكره (يادداشت روز)