روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی چهار شنبه 20 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " فصل شكوفائي همّت‌ها"
"مگر پس از 32 سال هرروز خبر های اسفبار اخراج کارگران بدلیل ورشکسته یا منحل شدن کار خانه ها و واحدهای اقتصادی و تولیدی مخابره نمی شود که در حقیقت محرومان وتهی دستان با روزه ی اجباری نه یک ماه که درسال مواجه هستند برایچه از شکوفائی ها همت ها در ماه روزه ای داد سخن رفته است؟"
چرا باید در ایران آخوندهای انگل و مفتخور و غر مولد دین را جای دولت بنشانند و رهبر دینی ولی وقیح خوانده شان بر مسند خدائی قرار گیرد که نه اینکه به هیچکس و مقامی پاسخگو نیست، بلکه در همه موضوعات حتی روابط فردی و خصوصی افراد درون خانه های شان هم مداخله گری می کنند? آنهم نه از موضع صرف پند و اندرز دادن که از موضع تحکیم واجبار و زور و تحمیل تعین تکلیف کردن است. یعنی مشابه ی شیوه ی بازجوئی در زندان هاست که بازجویان با استفاده کردن از همه شگرد و ترفند و تاکتیک های بازجوئی و شکنجه گری روحی و روانی و جسمی بازجویان تلاش می کنند تا متهمان را وادار به پاسخ دادن وتقبل آنچه کنند که بازجو یان سئوال وپرسشگری می کنند . یعنی درست شیوه ی عملکرد حاکمان ایران است که در 32 سال گذشته نسبت به مردم ایران اعمال کرده اند. مگر گفته نمی شود که در قرآن صراحت به اجبار دین نشده است و مژده به بندگان داده و تأکید شده است که به همه نظرات گوش فرا دهید و از میان آن بهترین را بر گزینید ، برای چه آخوند های متحجر حاکم شده مدعی مسلمان و پیرو اسلام خلاف آن را به مردم ایران تحمیل می کنند و به جای شان در همه امور تصمیم گیری می نمایند؟ آخر مگر می توان به چنین خدا و دینی باور داشت که اینان مبلغ و مدافعش هستند؟ آنهم بدلیل اینکه ناخواسته متولد شدن در سر زمینی که حاکمیت مذهبی در آن حکم فرما شده است و اقدامات تبعیض آمیز جنسیتی و طبقاتی ضد انسانی در آن اعمال می شود که نه با جوامع دمکراتیک که در حکومت های غیر باور به دین ومذهب هم نغایرت دارد . بهر حال اکنون که ماه رمضان شروع شده است بدون آنکه گفته شود فلسفه ی روزه چیست؟ آنهم در شرایطی که 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و روند لجام گسیخته ی رشد نرخ تورم و گرانی همراه با بیکاری و فقر و شکاف عمیق طبقاتی ادامه دارد و هرروز خبر های اسفبار اخراج کارگران بدلیل ورشکسته یا منحل شدن کار خانه ها و واحدهای اقتصادی و تولیدی مخابره می شود که در حقیقت محرومان وتهی دستان با روزه ی اجباری نه یک ماه که درسال مواجه می باشند . بد تر اینکه هیچ مسئولی هم در این حکومت مدعی مذهبی یافت نمی شود تا که پاسخگو مشکلات اقتصادی و معضلات امور معیشتی مردم باشد . ولی در چنین شرایطی در وصف روزه و محاسن مثبت و متعالی آن سخن گفتن و قلم فرسائی نمودن که همراه با رهنمود وتوصیه ها است . اگر نوعی بی احترامی به فهم وشعور مردم درمند نباشد لا اقل تداعی کننده ی این ضرب المثل است که گفته می شود شکم سیر خبر از شکم گرسنه ندارد. به خصوص اینکه مردم 32 سال است که تجربه ی بس فراوان از اینگونه تئوری پردازی های عوامفریبانه و متناقض در گفتار و رفتار حاکمان ومدعیان اندرز گوی روضه خوانان منبری دارند. بهر صورت سر مقاله نویس نتیجه ی 32 سال اینگونه رهنمود های مذهبی دادن حاکمان مذهبی را به مناسبت آغاز ماه رمضان این چنین در دو نکته فرموله و تبیین نموده است :
در اين زمينه دو نكته مهم بايد رعايت شود. اول آنكه افراد بي مايه و كساني كه از علم دين و معنويت بهره‌اي ندارند به خود اجازه ندهند و به آنها اجازه داده نشود امكانات تبليغي را در اختيار بگيرند. زيرا كساني كه خودشان بهره كافي از علم و معنويت ندارند در پيچ و خم‌ها دچار انحراف مي‌شوند و ديگران را نيز به راه انحرافي مي‌كشانند. منبر و كرسي خطابه، جايگاه مهمي است كه با انسان سازي سروكار دارد و انسان ساختن فقط كار كساني است كه خودشان ساخته شده باشند. نكته دوم اينست كه علما و دانشمندان و صاحبان فكر و فرهنگ و انديشه و افرادي كه از معنويت برخوردارند، كناره‌گيري و خودداري از گفتن و نوشتن و ساختن ديگران را پيشه خود نكنند كه اين كار، احتكار علم و معنويت ا ست و از احتكار ارزاق مادي صدها برابر زشت‌تر و گناه آلودتر. متأسفانه در سالهاي اخير در اثر خودداري علما و صاحبان انديشه و معنويت از ورود به ميدان سخن و ارشاد و هدايت، عده‌اي بي مايه و بي بهره از معنويت و اخلاق ميدان‌دار عرصه‌هاي تبليغ و ارشاد شده‌اند كه محصول كار آنها افشاندن بذر تفرقه و اختلاف و بدبيني مردم نسبت به يكديگر و ناديده گرفتن خدمات و ارزشهاي اخلاقي و معنوي بزرگان و بدآموزي‌هاي فراوان در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي است. بي ترديد بخشي از گناه اين پديده خطرناك متوجه كساني است كه از نصاب لازم براي هدايت و ارشاد مردم برخوردارند ولي از ورود به اين ميدان خودداري مي‌كنند. هرچه اين افراد كمتر وارد صحنه شوند، عرصه براي انحرافات و بدآموزي‌ها بازتر مي‌شود و جامعه بيشتر گرفتار نابساماني‌هاي اخلاقي و تفرقه و اختلاف مي‌گردد. به همين دليل، همه‌ي افراد توانمند بايد احساس وظيفه و تكليف كنند و هر كس به قدر توانائي خود براي هدايت معنوي جامعه تلاش نمايد. ماه مبارك رمضان بهترين فرصت براي انجام اين وظيفه اخلاقي و ديني و اجتماعي است"
ناگفته نماند که اگر چنانچه سر مقاله نویس در سال گذشته در شروع ماه رمضان به افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم اشاره می کرد و از اختلاف سفره های رنگین موقع افطار با سفره های خالی دم می زد . اما اکنون به خاطر اینکه رفسنجانی بسازو بفروش و غارتگر زیر تیغ سئوال رقیب کودتا گر حاکم کودتائی قرار دارد. بنابراین ترجیح داده است که فرا رسیدن ماه رمضان را این چنین فرصت مناسب برای وحدت و همدلی ورفع اختلاف و شکوفائی همت ها بداند که لبیک هم به پیام نوروزی رهبر لوطی جماران گفته باشد :
"امروز ايران به دليل استقلال و ايستادگي در برابر سلطه جويان جهاني، آماج فشارهاي سياسي، تبليغاتي و اقتصادي است. ما اين استقلال و عزت را به بركت اسلام و انقلاب اسلامي داريم. دشمنان ملت ايران نيز اين را مي‌دانند و به همين دليل با اين ملت كينه توزي مي‌كنند. حفظ نعمت انقلاب و نظام جمهوري اسلامي كه در سايه آنها مي‌توان استقلال اين كشور را حفظ كرد، با كنار گذاشتن اختلافات و تحكيم همبستگي ميسر است و ماه مبارك رمضان فرصتي مناسب براي رسيدن به اين مهم است. افراط و تفريط و بي تفاوتي، آفاتي هستند كه وحدت جامعه ما را تهديد مي‌كنند. يكي از آثار معنوي ماه مبارك رمضان اينست كه انسان اهل عبادت را به تعادل مي‌رساند و آفاتي مانند افراط و تفريط و بي‌تفاوتي را ريشه كن مينمايد. رسيدن به اين اهداف بلند نيازمند همت هدايتگران است و ماه رمضان فصل شكوفائي همت هاست"
در خاتمه اینکه تصور نمی رود که دیگر اینگونه تصویر مار کشیدن ها و مار قالب کردن ها بتواند توجیه گر پاک کردن صورت مسئله گردد . زیرا که پر هزینه بودن عملکرد حکومت دینی برای مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان و قشر آگاه جامعه آنگونه بوده است که هر چه بیشتر تلاش شود که بازهم با آویزان شدن به ماه رمضان عوامفریبانه شیاد گری و آدرس غلط داده شود . موجب رشد آگاهی بیشتر مردم نسبت به حاکمان دین فروش غارتگر جنگ افروز وبروز رشد خشم و کینه معترضان ناراضی خواهد شد که در فرصت های مناسب تظاهرات های ضد حکومتی مشابه سال گذشته، بلندتر از قبل پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح را فریاد بزنند. زیرا که دیگر ابهامی باقی نمانده است که چگونه دین ابزار قدرت و انباشت ثروت شده است . آنگونه که جنگ قدرت و ثروت باندهای مافیائی غالب و مغلوب به جان هم افتاده اند که با بد ترین گفتمان توهین آمیز نسبت به همدیگر رفتار می کنند که موجب صدای اعتراضی رئیس انتصابی دستگاه قضائی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض شده و در این مورد اخطار داده است که مسئولان نهادهای حکومتی باید مؤدبانه با هم بر خورد فاخر داشته باشند . حال با بودن ولی وقیح همکاره که مسئول همه نهادهای حکومتی است. چگونه می توان انتظار داشت که اینان می توانند باور به معنویات اسلامی ادعائی خودشان داشته باشند که 32 سال خلاف آنچه گفته اقدام و عمل نموده اند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890520/13890520_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی چهار شنبه 20 مرداد ماه سال 1389
فصل شكوفائي همّت‌ها