روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 19 مرداد ماه سال 1389
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی " پايان سركرده صهيونيستهاي عرب"
"انگاری که ایران بهشت برین است و آزادی و عدالت درهمه زمینه ها در آن موج می زندو هیچ خبری ازسرکوب واختناق و شکنجه و اعدام نیست و روزنامه و خبرنگاران اکنون در ایران در بند نمی باشند و زندانیان سیاسی در حال اعتصاب غذا نیستند و برخی زیر حکم اعدام نمی باشند و جلوی درب اوین خانواده های دغدار و عزادار زندانیان سیاسی تجمع اعتراضی ندارند"
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی " پايان سركرده صهيونيستهاي عرب"
"انگاری که ایران بهشت برین است و آزادی و عدالت درهمه زمینه ها در آن موج می زندو هیچ خبری ازسرکوب واختناق و شکنجه و اعدام نیست و روزنامه و خبرنگاران اکنون در ایران در بند نمی باشند و زندانیان سیاسی در حال اعتصاب غذا نیستند و برخی زیر حکم اعدام نمی باشند و جلوی درب اوین خانواده های دغدار و عزادار زندانیان سیاسی تجمع اعتراضی ندارند"
عجیب است که چه زود فراموش شده است که همین چند سال پیش بود که پس از اینکه پاسدار انگلیسی علی لاریجانی از رئیس هیت مذاکره کننده ی هسته ای و شورای عالی امنیت ملی برکنار شد. نا گهان برای انتقال کردن پیام به محمد البرادعی که رئیس سازمان بین المللی انرژی آتمی بود به اتفاق عیال و فرزندانش زیر چتر سفر تفریحی راهی قاهره شد که دیداری با وی و با حسنی مبارک رئیس جمهر مصر داشته باشد که شبکه خبر پراکنی بی بی سی دولت فخیمه خبرش را با آب و تاب پخش نمود . البته این سفر هموار کننده ی سفر زوج مشاوران رهبر لوطی جماران آخوند علی اکبر ناطق نوری و علی اکبر ولایتی به قاهرشد تا که دیدارمشابه ی پاسدار علی لاریجانی با حسنی مبارک را تکرار کنند وبازهم شبکه ی خبر پراکنی بی بی سی دولت فخیمه با شور وحرارت گزارش این سفر به قاهره و دیدار شان با مقامات مصری از جمله با رئیس جمهور مصر حسنی بارک را پخش کرد وبازتا ب داد . اما اکنون برای اینکه سیاست شتر گاو پلنگ و متناقض آمیز دیپلماسی رژیم ضد بشری به نمایش گذاشته شود که چگونه تابع فلسفه ی حوزوی هست که گفته می شود دیگی سر بار است اگر برای آخوندهای مفت خور و کلاش و انگل حکومتی نجوشد بهتر است که در آن کله ی سگ بجوشد. سرمقاله نویس که اتفاقاً نزدیک به همسوئی با افراد نامبرده دارد که اشاره شد به قاهره و سفر کردند وی پیرامون اوضاع رئیس جمهور مصر که میزبان انگلان و یاران رهبر لوطی جماران در سفرشان به قاهره بود اینگونه تعریف و تحسین و تمجید و تشکر از حسنی مبارک مکتبی اصولگرایانه کرده است:
" حسني مبارك رئيسجمهور 83 ساله مصر اين روزها به آخر خط رسيده است. گزارشها حاكي از آنست كه بيماري سرطان مري وي عليرغم انجام عمل جراحي در بيمارستان نظامي آلمان درحال پيشروي است و اين بيماري كه تاكنون به صورت يك راز از مردم مصر مخفي نگهداشته ميشد، حسني مبارك و متحدين غربياش را به واقعيت روزهاي آخر يك حكومت فرعوني در مصر نزديك كرده است. در چنين وضعيتي چندان بيراه نيست كه برخي خبرگزاريها گزارش ميدهند حسني مبارك نيز به فرجام محمدرضا پهلوي، شاه مخلوع ايران دچار شده و بايد در شرم الشيخ، پذيراي مهمان جديدي به نام مرگ باشد. "نگرانيهاي مردم مصر با نگرانيهاي غرب به صورتي بنيادين با يكديگر متفاوت است زيرا غرب يك متحد وفادار و باسابقه خود را از دست ميدهد كه 28 سال پيش پس از ترور انورسادات به عنوان چهارمين رئيسجمهور مصر كنترل اين كشور را برعهده گرفت و توانست اوضاع را در منطقه آنگونه كه به نفع آمريكا بود مديريت كند. نگراني عميق غربيها از وضعيتي كه براي حسني مبارك بوجود آمده بي علت نيست زيرا نه تنها ميتواند بساط سلطه را در مصر برهم بزند بلكه باعث بهم خوردن توازن قوا به ضرر منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه خواهد شد. شايد به همين علت است كه صهيونيستها نميتوانند نگراني خود را از وضعيتي كه هم پيمان آنان در قاهره به آن مبتلا شده كتمان كنند و خاخام بزرگ اسرائيل و مقامات رژيم صهيونيستي در راستاي ارسال پيام و دعا براي سلامتي همسايه مطيع خود، از اعزام هيات ويژه پزشكي براي تحت نظر قرار دادن رئيسجمهور مصر مضايقه نكردهاند. چندان بيراه نيست كه برخي محافل صهيونيستي معتقدند حسني مبارك براي آنها يك مهره قابل اعتماد و "سركرده صهيونيستهاي عرب" است و اين به خاطر خدماتي است كه وي در مسير تحقق سياستهاي صهيونيستي و به سازش كشاندن و به عبارت بهتر ذليل كردن رژيمهاي عرب و ايجاد امنيت براي صهيونيستها انجام داده است. قطعاً اين نگراني براي صهيونيستها و غربيها اهميت دارد كه پس از مبارك، چه سرنوشتي درا نتظار آينده منافع نامشروع آنها در خاورميانه خواهد بود و چگونه ميتوانند اين خلا را پر كنند زيرا آنها مطمئنترين مهره و باسابقهترين متحد خود را در منطقه از دست خواهند داد "
سرمقاله نویس پس از ابراز خوشحالی کردن از وضعیت فیزیکی حسنی مبارک که نشان از خیلی مسلمان و حس انسان دوستانه بودنش می باشد . در صورتیکه غافل از اینکه آرزوی مردم ایران و عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین و مصر و یمن و خلاصه مردم خاور میانه چنین مشابه آرزوی مطرح شده برای حسنی مبارک برای رهبر ولی و قیح و سایر مقامات حاکم بر ایران است . زیرا که دشمن اصلی روند مذاکرات صلح خاور میانه است و مقدمه توطئه گری جنگ و اشغال نظامی افغانستان و عراق و دار زدن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در روز عید قربان بوده است. در صورتی که صدام حسین بر خلاف ادعای حاکمان تهران مدافع و پشتیبان مردم فسطین بود. همچنین رهبر لوطی جماران و پاسداران مسبب راه اندازی جنگ 33 روزه و 22 روزه در خاور میانه هستند . همانگونه که تلاش گر دسیسه ساز برپائی جنگ داخلی میان حماس و ساف و برادر کشی در فلسطین وجدا کردن نوار غزه می باشند. بهرحال عامل اصلی بحران آفرینی و جنگ افروزی و بی ثبات و ناامن کردن خاور میانه هستند. اما سرمقاله نویس از موضع فرافکنی اعتراف به نقش مداخله گری در امور داخلی مصر و فرصت طلبانه چشم دوختن به بحران آفرینی و جنگ افروزی و دامن زدن به نا آرامی در مصر پس از عدم حضور حسنی مبارک چشم دوخته شده است : مسخره تر اینکه انگاری که ایران بهشت برین است و آزادی و عدالت درهمه زمینه ها در آن موج می زند. به خصوص آزادی قلم و مطبوعات و اندیشه بیان وجود دارد و در 32 سال گذشته هیچ خبری ازسرکوب واختناق و شکنجه و اعدام نبوده است و ایران رکورد جهانی محکومیت نقض مستمر حقوق بشر نیست و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی نامیده نشده است و پاسداران دست به کودتا نزده و مطبوعات برزیر تیغ سانسور و توقیف نیستند و روزنامه و خبرنگاران اکنون در ایران در بند نمی باشند و زندانیان سیاسی در حال اعتصاب غذا نیستند و برخی زیر حکم اعدام نمی باشند و جلوی درب اوین خانواده های دغدار و عزادار زندانیان سیاسی تجمع اعتراضی ندارند که سرمقاله نویس اینگونه گزارش از خفقان و سرکوب و وضعیت پلیس امنیتی در مصر از موضع ضد آمریکائی ارائه شده است :
"ولي قطعاً اين واقعه براي مردم مصر يك فرصت استثنايي خواهد بود. مردم مسلمان مصر سالهاست كه از اختناق حاكم بر اين كشور و سلطه حكومت پليسي و امنيتي رژيم مبارك در عذاب هستند و فقط در سالهاي اخير توانستهاند مخالفت خود را در قالب رگههايي از اعتراض و اعتصاب گونههايي بروز دهند كه آنهم با سركوب شديد مواجه شده است. بحران سياسي و اقتصادي فزاينده در مصر بر اثر بي كفايتي رژيم مبارك و عليرغم كمكهاي مالي و نظامي آمريكا آنچنان بر مصر چنگ انداخته كه اين كشور را در وضعيت انسداد و فلج كامل قرار داده است. مبارك در طول 28 سال حكومتش با اينكه يك متحد كامل و مجري سياستهاي آمريكا در منطقه بوده، هيچگاه اجازه اجراي اصول دمكراسي و حقوق مدني را به مردم اين كشور نداده و هرگز نيز به خاطر اين روش ديكتاتوري مورد انتقاد غرب و مدعيان حقوق بشر قرار نگرفته است. مبارك كه يك سرهنگ نظامي مستبد و خشن است در اين مدت اجازه ابراز هيچ اعتراضي را به مردم مصر نداده و با قلع و قمع مطبوعات، و گروههاي اسلامي زندانهاي اين كشور را از مردم آزاده و مسلمان مصر انباشته است"
در دنباله سرمقاله نویس بدون توجه به دستکاری قانون اساسی و افزودن پسوند مطلقه بر ولایت وقیح که پس از مرگ خمینی شیادمنجر به این اصلاحات به نفع ولایت وقیح شد که نه قدرت و اختیارش فزونی یافت ، بلکه ماورای قانون عمل می کند و تصمیم دارد مجتبی را به جای خود بنشاند، طوریکه برای هموار کردن این هدف دست به قلع و قمع رقیبان دوم خردادی ها زده است . اما سرمقاله نویس از موضع خود زنی یا بدر گفتن تا دیوار بشنود تا که با این مقایسه کردن جایگاه قدرت و اختیار عمل ا محدود رهبر لوطی جماران را ترسیم و ویرا شیر فهم کرده با شد . بنابراین محور اقدامات حسنی مبارک و نماینده و سخنگوی مردم مصر شدن به سبک سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق که این کشور باتلاق شده است تا که مهره های دست نشانده همچون نوری مالکی نخست وزیر شود . اکنون توطئه طراحی شده است تاکه محمد البرادعی جانشین آینده حسنی مبارک رئیس جمهور مصر شود که در این مورد سر مقاله نویس نیز چنین پیش بینی و آرزو کرده است:
"همهي اين اقدامات ظالمانه براي اين بود كه بر كرسي رياست مادام العمري رياست جمهوري مصر تكيه بزند و بر مسند دائمي قدرت باقي بماند. وي همچنين به اين فكر افتاد كه قانون اساسي مصر را به نفع خود تغيير دهد ولي امروز دست روزگار و قدرت انتقام الهي وضعيتي را پيش آورده كه او حتي قادر نيست پسرش را به عنوان رئيسجمهور موروثي بر مصر حاكم كند. به همين دليل اين روزها نه تنها در مصر بلكه در همه كشورهاي متحد رژيم قاهره بحث بر سر رفتن حسني مبارك و جانشيني وي مطرح است. كار مبارك به جايي رسيده كه مردم مصر براي رفتن او لحظه شماري ميكنند. اين روزها فرعون مصر نيز خود ميداند كه هر روز به پايان كارش نزديكتر ميشود، پاياني كه هرگز دلخواه او نيست ولي اين پايان راهي است كه همه ديكتاتورها و نوكران استكبار را به كام خود خواهد كشيد. قطعاً موروثي كردن حكومت و تحويل آن به جمال مبارك كه صرفاً يك تصميم فرعوني و ديكتاتوري براي استمرار حكومت در خانواده مبارك است با واكنشهاي آشكار و مخالفتهاي فريادگونهاي مواجه خواهد شد. از سوي ديگر براساس تحليل آينده سياسي مصر و وضع نامساعد جسمي مبارك كه قدرت كنترل امور را از او سلب كرده است، احتمال رسيدن قدرت به "عمر سليمان" مدير 73 ساله سازمان امنيت مصر كه اكنون مرد شماره دو مصر به شمار ميآيد و به عنوان نزديكترين فرد به مبارك نقش فعالي در احياي مذاكرات سازش خاورميانه ايفا كرده و چهرهاي كليدي براي صهيونيستها و آمريكاست نيز از جايگاه ويژهاي برخوردار ميباشد ضمن آنكه سران سازشكار عرب هم با او روابط حسنهاي دارند. در ا ين ميان حضور نيروي تازه واردي معادله را در صحنه سياسي مصر دچار تغيير كرده است و آن چهره جديد، كسي جز محمد البرادعي رئيس بازنشسته آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيست كه برخي از احزاب فعال و مخالف مصر از جمله اخوا ن المسلمين و حزب الوفد و جمعي از اساتيد دانشگاه و روشنفكران اين كشور از وي حمايت ميكنند"
در خاتمه همانگونه که در ابتدای این نوشتار اشاره شد که حاکمان انگل و مفت خور و قلم بر دستان و جارچیان تابع فلسفه ی حوزوی هستند که گفته می شود دیگی که سر بار دارد می جوشد اگر چنانچه برای اینان نجوشد بهتر است که در آن کله سگ بجوشد . زیرا که به جز قدرت و منافع خودشان و حذف و توسعه و گسترش آن به برون مرز به چیز دیگری نمی اندیشند . البته که ثابت نموده اند که پای بند هیچ اصولی و مرام ومسلک انسانی و عرف حاکم جهانی نمی باشند. طوریکه هر گز نه اینکه بهائی به نظر دیگران نمی دهند و ارزشی برای نظرمردم قائل نیستند ، بلکه به آنچه که خود گفته و اعتراف کرده اند هر گز پای بند نبوده اند . زیرا که فراموش نشده است آن زمانی که محمد البرادی رئیس آژانش جهانی انرژی اتمی بود. هر زمان که گزارش پیرامون اهداف تأسیات هسته ای رژیم ضد بشری رائه می داد که به گوشه ی جزئی از واقعیات اداف پروژه ی هسته ای اشاره می کرد که مورد خوشآیند حاکمان تهران ومسئولان هسته ای نبود چگونه ازسوی حاکمان و به خصوص همین قلم بر دست مقاله نویس مدافع مد البرادعی متهم به چند پهلو گوئی و نفوذی جاسوس آمریکاو صهیونیسم در آژانس بی المللی انرژی اتمی متهم می شد . ولی اکنون با کمال تعجب بعنوان جانشین آینده حسنی مبارک حلوا حلوا شده است که ماهیت سیاست شتر گاو پلنگ رژیم ضد بشری کودتائی دیکتاتوری به وضوح به معرض نمایش گذاشته شده است. مشروط بر اینکه آشکارا به سیاست مداخله گری در امور داخلی مصر نیز مهر تأئید زده شده است.
" حسني مبارك رئيسجمهور 83 ساله مصر اين روزها به آخر خط رسيده است. گزارشها حاكي از آنست كه بيماري سرطان مري وي عليرغم انجام عمل جراحي در بيمارستان نظامي آلمان درحال پيشروي است و اين بيماري كه تاكنون به صورت يك راز از مردم مصر مخفي نگهداشته ميشد، حسني مبارك و متحدين غربياش را به واقعيت روزهاي آخر يك حكومت فرعوني در مصر نزديك كرده است. در چنين وضعيتي چندان بيراه نيست كه برخي خبرگزاريها گزارش ميدهند حسني مبارك نيز به فرجام محمدرضا پهلوي، شاه مخلوع ايران دچار شده و بايد در شرم الشيخ، پذيراي مهمان جديدي به نام مرگ باشد. "نگرانيهاي مردم مصر با نگرانيهاي غرب به صورتي بنيادين با يكديگر متفاوت است زيرا غرب يك متحد وفادار و باسابقه خود را از دست ميدهد كه 28 سال پيش پس از ترور انورسادات به عنوان چهارمين رئيسجمهور مصر كنترل اين كشور را برعهده گرفت و توانست اوضاع را در منطقه آنگونه كه به نفع آمريكا بود مديريت كند. نگراني عميق غربيها از وضعيتي كه براي حسني مبارك بوجود آمده بي علت نيست زيرا نه تنها ميتواند بساط سلطه را در مصر برهم بزند بلكه باعث بهم خوردن توازن قوا به ضرر منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه خواهد شد. شايد به همين علت است كه صهيونيستها نميتوانند نگراني خود را از وضعيتي كه هم پيمان آنان در قاهره به آن مبتلا شده كتمان كنند و خاخام بزرگ اسرائيل و مقامات رژيم صهيونيستي در راستاي ارسال پيام و دعا براي سلامتي همسايه مطيع خود، از اعزام هيات ويژه پزشكي براي تحت نظر قرار دادن رئيسجمهور مصر مضايقه نكردهاند. چندان بيراه نيست كه برخي محافل صهيونيستي معتقدند حسني مبارك براي آنها يك مهره قابل اعتماد و "سركرده صهيونيستهاي عرب" است و اين به خاطر خدماتي است كه وي در مسير تحقق سياستهاي صهيونيستي و به سازش كشاندن و به عبارت بهتر ذليل كردن رژيمهاي عرب و ايجاد امنيت براي صهيونيستها انجام داده است. قطعاً اين نگراني براي صهيونيستها و غربيها اهميت دارد كه پس از مبارك، چه سرنوشتي درا نتظار آينده منافع نامشروع آنها در خاورميانه خواهد بود و چگونه ميتوانند اين خلا را پر كنند زيرا آنها مطمئنترين مهره و باسابقهترين متحد خود را در منطقه از دست خواهند داد "
سرمقاله نویس پس از ابراز خوشحالی کردن از وضعیت فیزیکی حسنی مبارک که نشان از خیلی مسلمان و حس انسان دوستانه بودنش می باشد . در صورتیکه غافل از اینکه آرزوی مردم ایران و عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین و مصر و یمن و خلاصه مردم خاور میانه چنین مشابه آرزوی مطرح شده برای حسنی مبارک برای رهبر ولی و قیح و سایر مقامات حاکم بر ایران است . زیرا که دشمن اصلی روند مذاکرات صلح خاور میانه است و مقدمه توطئه گری جنگ و اشغال نظامی افغانستان و عراق و دار زدن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در روز عید قربان بوده است. در صورتی که صدام حسین بر خلاف ادعای حاکمان تهران مدافع و پشتیبان مردم فسطین بود. همچنین رهبر لوطی جماران و پاسداران مسبب راه اندازی جنگ 33 روزه و 22 روزه در خاور میانه هستند . همانگونه که تلاش گر دسیسه ساز برپائی جنگ داخلی میان حماس و ساف و برادر کشی در فلسطین وجدا کردن نوار غزه می باشند. بهرحال عامل اصلی بحران آفرینی و جنگ افروزی و بی ثبات و ناامن کردن خاور میانه هستند. اما سرمقاله نویس از موضع فرافکنی اعتراف به نقش مداخله گری در امور داخلی مصر و فرصت طلبانه چشم دوختن به بحران آفرینی و جنگ افروزی و دامن زدن به نا آرامی در مصر پس از عدم حضور حسنی مبارک چشم دوخته شده است : مسخره تر اینکه انگاری که ایران بهشت برین است و آزادی و عدالت درهمه زمینه ها در آن موج می زند. به خصوص آزادی قلم و مطبوعات و اندیشه بیان وجود دارد و در 32 سال گذشته هیچ خبری ازسرکوب واختناق و شکنجه و اعدام نبوده است و ایران رکورد جهانی محکومیت نقض مستمر حقوق بشر نیست و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی نامیده نشده است و پاسداران دست به کودتا نزده و مطبوعات برزیر تیغ سانسور و توقیف نیستند و روزنامه و خبرنگاران اکنون در ایران در بند نمی باشند و زندانیان سیاسی در حال اعتصاب غذا نیستند و برخی زیر حکم اعدام نمی باشند و جلوی درب اوین خانواده های دغدار و عزادار زندانیان سیاسی تجمع اعتراضی ندارند که سرمقاله نویس اینگونه گزارش از خفقان و سرکوب و وضعیت پلیس امنیتی در مصر از موضع ضد آمریکائی ارائه شده است :
"ولي قطعاً اين واقعه براي مردم مصر يك فرصت استثنايي خواهد بود. مردم مسلمان مصر سالهاست كه از اختناق حاكم بر اين كشور و سلطه حكومت پليسي و امنيتي رژيم مبارك در عذاب هستند و فقط در سالهاي اخير توانستهاند مخالفت خود را در قالب رگههايي از اعتراض و اعتصاب گونههايي بروز دهند كه آنهم با سركوب شديد مواجه شده است. بحران سياسي و اقتصادي فزاينده در مصر بر اثر بي كفايتي رژيم مبارك و عليرغم كمكهاي مالي و نظامي آمريكا آنچنان بر مصر چنگ انداخته كه اين كشور را در وضعيت انسداد و فلج كامل قرار داده است. مبارك در طول 28 سال حكومتش با اينكه يك متحد كامل و مجري سياستهاي آمريكا در منطقه بوده، هيچگاه اجازه اجراي اصول دمكراسي و حقوق مدني را به مردم اين كشور نداده و هرگز نيز به خاطر اين روش ديكتاتوري مورد انتقاد غرب و مدعيان حقوق بشر قرار نگرفته است. مبارك كه يك سرهنگ نظامي مستبد و خشن است در اين مدت اجازه ابراز هيچ اعتراضي را به مردم مصر نداده و با قلع و قمع مطبوعات، و گروههاي اسلامي زندانهاي اين كشور را از مردم آزاده و مسلمان مصر انباشته است"
در دنباله سرمقاله نویس بدون توجه به دستکاری قانون اساسی و افزودن پسوند مطلقه بر ولایت وقیح که پس از مرگ خمینی شیادمنجر به این اصلاحات به نفع ولایت وقیح شد که نه قدرت و اختیارش فزونی یافت ، بلکه ماورای قانون عمل می کند و تصمیم دارد مجتبی را به جای خود بنشاند، طوریکه برای هموار کردن این هدف دست به قلع و قمع رقیبان دوم خردادی ها زده است . اما سرمقاله نویس از موضع خود زنی یا بدر گفتن تا دیوار بشنود تا که با این مقایسه کردن جایگاه قدرت و اختیار عمل ا محدود رهبر لوطی جماران را ترسیم و ویرا شیر فهم کرده با شد . بنابراین محور اقدامات حسنی مبارک و نماینده و سخنگوی مردم مصر شدن به سبک سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق که این کشور باتلاق شده است تا که مهره های دست نشانده همچون نوری مالکی نخست وزیر شود . اکنون توطئه طراحی شده است تاکه محمد البرادعی جانشین آینده حسنی مبارک رئیس جمهور مصر شود که در این مورد سر مقاله نویس نیز چنین پیش بینی و آرزو کرده است:
"همهي اين اقدامات ظالمانه براي اين بود كه بر كرسي رياست مادام العمري رياست جمهوري مصر تكيه بزند و بر مسند دائمي قدرت باقي بماند. وي همچنين به اين فكر افتاد كه قانون اساسي مصر را به نفع خود تغيير دهد ولي امروز دست روزگار و قدرت انتقام الهي وضعيتي را پيش آورده كه او حتي قادر نيست پسرش را به عنوان رئيسجمهور موروثي بر مصر حاكم كند. به همين دليل اين روزها نه تنها در مصر بلكه در همه كشورهاي متحد رژيم قاهره بحث بر سر رفتن حسني مبارك و جانشيني وي مطرح است. كار مبارك به جايي رسيده كه مردم مصر براي رفتن او لحظه شماري ميكنند. اين روزها فرعون مصر نيز خود ميداند كه هر روز به پايان كارش نزديكتر ميشود، پاياني كه هرگز دلخواه او نيست ولي اين پايان راهي است كه همه ديكتاتورها و نوكران استكبار را به كام خود خواهد كشيد. قطعاً موروثي كردن حكومت و تحويل آن به جمال مبارك كه صرفاً يك تصميم فرعوني و ديكتاتوري براي استمرار حكومت در خانواده مبارك است با واكنشهاي آشكار و مخالفتهاي فريادگونهاي مواجه خواهد شد. از سوي ديگر براساس تحليل آينده سياسي مصر و وضع نامساعد جسمي مبارك كه قدرت كنترل امور را از او سلب كرده است، احتمال رسيدن قدرت به "عمر سليمان" مدير 73 ساله سازمان امنيت مصر كه اكنون مرد شماره دو مصر به شمار ميآيد و به عنوان نزديكترين فرد به مبارك نقش فعالي در احياي مذاكرات سازش خاورميانه ايفا كرده و چهرهاي كليدي براي صهيونيستها و آمريكاست نيز از جايگاه ويژهاي برخوردار ميباشد ضمن آنكه سران سازشكار عرب هم با او روابط حسنهاي دارند. در ا ين ميان حضور نيروي تازه واردي معادله را در صحنه سياسي مصر دچار تغيير كرده است و آن چهره جديد، كسي جز محمد البرادعي رئيس بازنشسته آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيست كه برخي از احزاب فعال و مخالف مصر از جمله اخوا ن المسلمين و حزب الوفد و جمعي از اساتيد دانشگاه و روشنفكران اين كشور از وي حمايت ميكنند"
در خاتمه همانگونه که در ابتدای این نوشتار اشاره شد که حاکمان انگل و مفت خور و قلم بر دستان و جارچیان تابع فلسفه ی حوزوی هستند که گفته می شود دیگی که سر بار دارد می جوشد اگر چنانچه برای اینان نجوشد بهتر است که در آن کله سگ بجوشد . زیرا که به جز قدرت و منافع خودشان و حذف و توسعه و گسترش آن به برون مرز به چیز دیگری نمی اندیشند . البته که ثابت نموده اند که پای بند هیچ اصولی و مرام ومسلک انسانی و عرف حاکم جهانی نمی باشند. طوریکه هر گز نه اینکه بهائی به نظر دیگران نمی دهند و ارزشی برای نظرمردم قائل نیستند ، بلکه به آنچه که خود گفته و اعتراف کرده اند هر گز پای بند نبوده اند . زیرا که فراموش نشده است آن زمانی که محمد البرادی رئیس آژانش جهانی انرژی اتمی بود. هر زمان که گزارش پیرامون اهداف تأسیات هسته ای رژیم ضد بشری رائه می داد که به گوشه ی جزئی از واقعیات اداف پروژه ی هسته ای اشاره می کرد که مورد خوشآیند حاکمان تهران ومسئولان هسته ای نبود چگونه ازسوی حاکمان و به خصوص همین قلم بر دست مقاله نویس مدافع مد البرادعی متهم به چند پهلو گوئی و نفوذی جاسوس آمریکاو صهیونیسم در آژانس بی المللی انرژی اتمی متهم می شد . ولی اکنون با کمال تعجب بعنوان جانشین آینده حسنی مبارک حلوا حلوا شده است که ماهیت سیاست شتر گاو پلنگ رژیم ضد بشری کودتائی دیکتاتوری به وضوح به معرض نمایش گذاشته شده است. مشروط بر اینکه آشکارا به سیاست مداخله گری در امور داخلی مصر نیز مهر تأئید زده شده است.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890519/13890519_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 19 مرداد ماه سال 1389
پايان سركرده صهيونيستهاي عرب
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890519/13890519_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 19 مرداد ماه سال 1389
پايان سركرده صهيونيستهاي عرب