نقد و بررسی " روزی نامه ی حکومتی جمهوری " تبليغات جهت‌دار حاميان تروريسم"
"عجب و جالب است که کشور پدر خوانده ی تروریست در جهان، برخی ازر کشورهای دیگر را متهم به مروج و مشوق تروریست در منطقه کرده است ! "
در ادامه ی پیگیری سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز که تبدیل به سیاست دیپلماسی رسمی خارجی رژیم ضد بشزری شده است که تبیین کننده و ترجمان عملی همان پیام صدور انقلاب خمینی شیاد می باشد . اکنون سرمقاله نویس از موضع اینکه ایران ام القرای جهان اسلام و غیر اسلام است و در اثبات رسالت تاریخی که بر عهده ی خود دارد که سخنگوی کشور های منطقه و فرا منطقه و نماینده ملت های مسلمان و غیر مسلان است اکنون این مأموریت از محدوده ی عراق و افغانستان و لبنان و فلسططین و ترکیه عبور کرده و وارد محدوده ی پاکستان و هندوستان شده است تا که وظیفه ی مکتبی انقلابی و صد البته انسانی خود را دنبال کرده باشد . البته پس از افشای سیاست تجاواز گرایانه ی آمریکا و انگلیس در منطقه و جهان نوبت به فاش کردن سیاست نخست وزیر جدید دولت فخیمه ی انگلیس کامرون رسید ه است که چرا در سفر خود به هندوستان هشدار داده است که صدور ترورسم از پاکستان به هندوستان را به هیچوجه تحمل نمی کند . البته نیاز به توضیح نیست که اصطلاح تروریست و ترریسم هر گونه که بیان شود برای رهبران رژیم تروریستی ضد بشری نه خوشآیند نیست ، بلکه بس تحریک کننده و حساسیت بر انگیز می باشد . برای اینکه رژیم ضد بشری افتخار منحصر به فرد پدر خوانده ی تروریست جهانی را دارد که مکمل یاغی بین الملل و محور شرارت اش است . بنابراین طبیعی است که سر مقاله نویس می بایست حساسیت نسبت به موضع کامرون نخست وزیر دولت فخیمه ی ارباب انگلیس در هند داشته باشد و از خود واکنش اعتراضی و انتقادی و پرخاشگرانه نشان دهد. البته همانگونه که تا کنون بدفعات تکرار شده است که مگر امکان دارد که دیپلماسی تروریستی و مداخله گرایانه برون مرز دنبال شود. به خصوص آنکه محور موضوعات منطقه باشد و به ویژه مرتبط به انگلیس و اسرائیل یا هریک از کشور های همسایه ایران و منطقه ی خاور میانه باشد ولی به دشمن اصلی آمریکا ختم نشود . چون قلم بر دست پیرو خمینی شیاد است که گفته بود آمریکا ام الفساد است و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید . بهرحال تحلیل سرمقاله نویس از سفر نخست وزیر انگلیس به هند و موضع وی محور مخالفت با صدور تروریسم از پاکستان به هندوستان و پیآمدهای آن چنین تشریح کرده است :
اظهارات "ديويد كامرون" نخست‌وزير انگليس عليه پاكستان اين روزها فضاي مناسبات سياسي در كشور را تيره كرده است. كامرون در جريان ديدارش از هند گفته بود: "ما به هيچ وجه صدور تروريسم از پاكستان به هند يا افغانستان يا ديگر نقاط جهان را تحمل نمي‌كنيم." آنچه كامرون در هند ادعا كرد، تكرار يكي از محورهاي اصلي مطالب منتشره در چارچوب افشاي هزاران سند مورد ادعاي سايت "ويكي ليكس" محسوب مي‌شود كه واشنگتن در چارچوب يك "اقدام چند منظوره" آنرا در اختيار اين سايت قرار داده بود و سپس چنين وانمود كرد كه گويا غافلگير شده است و حال آنكه دقيقاً براي القاي شبهات متعددي، دست به اين به اصطلاح افشاگري موذيانه زده است. در واقع "ديويد كامرون" نخستين مقام غيرآمريكائي است كه براي جا انداختن اين ادعاها به كمك واشنگتن شتافته و انگليس را مثل هميشه، به "بازوي تبليغاتي آمريكا" تبديل كرده است. يكي از محورهاي اصلي افشاگريهاي "ويكي ليكس"، متهم كردن پاكستان به آموزش، تجهيز و همكاري با گروههاي تروريستي و تبديل نمودن اين كشور به "لانه امن تروريستها" بوده است. 2 - گويا نخست‌وزير تازه كار انگليس فراموش كرده است كه گروهكهاي تروريستي "طالبان" و "القاعده" برمبناي طرح مشترك آمريكا و انگليس طراحي شدند، شكل گرفتند و دوران جنيني را با حمايت و هدايت لندن و واشنگتن در چارچوب يك طرح 4 جانبه با همكاري اجرائي پاكستان و حمايت مالي عربستان پشت سر گذاشتند. . نبايد از نظر دور داشت كه در فرايند افشاگريهاي پس از 20 شهريور و انهدام برجهاي دوقلوي نيويورك نيز مقامات ارشد "سيا" صراحتاً از نقش آمريكا و انگليس در اين زمينه سخن به ميان آوردند ولي مدعي شدند گويا واشنگتن تنها در آن دوره‌هاي اوليه در اين طرح مشاركت داشته ولي پس از انحراف طالبان و القاعده از آنها فاصله گرفته و عليه آنها وارد عمل شده است. 3 - دلايل روشني وجود دارند كه نشان مي‌دهند نه تنها در آن دوره‌هاي اوليه بلكه حتي امروز هم آمريكا و انگليس از طالبان و القاعده حمايت مالي، تجهيزاتي و اطلاعاتي مي‌كنند و اين قبيل گروههاي تروريستي دقيقاً در چارچوب اهداف و برنامه‌هاي مشترك آمريكا و انگليس حركت و عمل مي‌كنند و براي تحقق همان اهدافي در تلاشند كه در لندن و واشنگتن طراحي و مديريت مي‌شوند. تصادفي نيست كه همين گروههاي تروريستي در همان لحظات و نقاطي كه اشغالگران عراق و افغانستان خواستار وقوع حوادث تروريستي هستند، ناگهان ظاهر شده و به جنايت و كشتار عليه مردم بي دفاع اين دو كشور مشغول مي‌شوند و همان اهداف سياسي - تبليغاتي مورد نظر اشغالگران را در بحراني جلوه دادن فضاي منطقه و غيرقابل مهار بودن تروريستها محقق مي‌سازند و ادعاهاي اشغالگران را به خوبي به اثبات مي‌رسانند. حتي اگر اشغالگران عراق و افغانستان، مخاطبان پيامها و علائم ارسالي خود را عده‌اي ساده انديش و فاقد "حافظه تاريخي" ارزيابي كنند و به دروغ پردازيهاي فريبكارانه ادامه دهند، ولي ملتهاي منطقه و افكار عمومي جهان دست اشغالگران شرور را خوانده‌اند و دقيقاً واقفند كه اهداف و انگيزه‌هاي آشكار و نهان آنها چيست و براي تحقق چه برنامه‌هائي در تلاشند. تصادفي نيست كه عليرغم ادعاهاي اوليه مبني بر غافلگيري مقامات ارشد آمريكا از اين افشاگريهاي رسوا، به فاصله كوتاهي با طرح سئوالات بي پاسخ فراوان، تمامي ابعاد ماجراي "افشاگريهاي سفارشي" به خوبي روشن شد و حتي در آمريكا و غرب نيز بي اعتبار و كاملاً رسوا گرديد"
سرمقاله نویس معلوم است که علاقه ای ندارد که اشاره کند که چگونه پس از جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل پاسدار محسن رضائی در گفتگوی تلویزیونی خود با سیمای پاسدار ضرغامی اعتراف کرد که این جنگ حزب الله لبنان کلاسیک ونه چریکی بود . چون چریک که موشک های کوتاه برد ندارد و افزود که شیوه ی جنگ حزب الله لبنان علیه ی اسرائیل مشابه همان تاکتیک جنگی در عراق وافغانستان علیه ی آمریکا می باشد .در ادامه بیشتر فاش کرد و گفت که اینان همه در جیهه ی جنگ ایران و عراق حضور داشتند و آموزش نظامی دیدگان پادگان های نظامی پاسداران در ایران می باشند و تأکید کرد که اینگونه شیوه ی جنگ منصحر به فرد پاسداران است که در جهان بی نظیر می باشد . از سوی دیگر .اخیراً محسن رفیقدوست فرمانده پاسداران و رئیس سابق بنیاد مستضعفان به نقل ازپاسدار محسن رضائی اعتراف کرد که هدف جنگ ایران با عراف فتح بغداد بود. همچنین مگر سفر های جک استراو وزیر امور خارجه ی توی بلر نخست وزیر وقت انگلیس به تهران از خاطره ها محو شده است که چگونه قبل از تهاجم و اشغال نظامی افغانستان و عراق وارد تهران می شد و پس از مشورت با مقامات رژیم تروریستی و دریافت نظر موافق برای همکاری عازم لندن می شد تا نظر موافق مقامات تهران را به مقامات بالاترخودش منتقل کند . طوریکه پس از اشغال نظامی افغانستان رفسنجانی مکار بساز و بفروش در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود خطاب به بوش گفت بوش می داند اگر چنانچه همکاری ما برای اشغال نظلامی افغانستان نبود هم اکنون طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود .داستان اشغال عراق و همکاری حاکمان تهران با اشغال گران که اظهر المن الشمس است چونکه گفته می شود آنچه عیان است چه حاجت به بیان است . همینطور اکنون نیز مدارک همکاری پاسداران با طلبان در افغانستان رو شده و انکار کردنی نمی باشد . ولی با این وجود جالب و هم عجیب است که سر مقاله نویس با پاک کردن صورت مسئله وبا تلاش برای سید کردن پرونده اینگونه طلبکارانه پیرامون عملکرد آمریکا و انگلیس و دولت پاکستان مدعی شده و نقل قول کرده است :
جاي تعجب است كه دادگاه بين‌المللي جنايات جنگي سرگرم نبش قبر گذاشته است ولي از جنايات روزمره در افغانستان و عراق، تعمداً چشم پوشي مي‌كند. البته جنايات جنگي در هر كجا و در هر زماني محكوم است و بايد پيگيري شود ولي اين شيوه‌هاي رفتاري دادگاه بين‌المللي جنايات جنگي در مورد ناديده گرفتن جنايات اشغالگران از جمله آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي، قطعاً عمدي است و با تمركز روي گذشته، "حاشيه‌اي امن" براي جنايتكاران عمده تركه دستشان به خون ملتها آغشته است‌، فراهم كرده‌اند. 7 - اين نكته صحيح است كه پاكستان به "لانه امن تروريستها" تبديل شده است اما اين فقط بخشي از واقعيت است كه البته بقيه آن عمداً "ناگفته" باقيمانده است، حال آنكه مدعيان امروز افشاگري عليه پاكستان، خود مجرمين اصلي اين پرونده هستند و بخواهند يا نخواهند فردا بايد پاسخگو باشند. صرفنظر از اين مسائل، اظهارات اخير "ديويد كامرون" با هدف آتش‌افروزي و ايجاد و تشديد فضاي بحراني در مناسبات هند و پاكستان بيان شده است و به نظر مي‌رسد بمنظور سرپوش گذاشتن بر نقش مشترك آمريكا و انگليس در "فجايع تروريستي بمبئي" مطرح شده باشد تا بلكه در پرتو اين جنجال سياسي - تبليغاتي، مجرمين اصلي در فجايع تروريستي منطقه از نظرها دور بمانند تا بتوانند فجايع بعدي را سازماندهي و هدايت كنند. فقط هوشياري ملتها و دولتها است كه مي‌تواند اين بازي رسواي اشرار آمريكائي و انگليسي را نقش بر آب و افشا كند."
در خاتمه اینکه مگر اینگونه با وارونه گوئی نمودن که گویا رژیم ضد بشری هیچگونه مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه نکرده ونمی کند و اصلاً هیچگونه سابقه ای در این مورد ندارد و خمینی شیاد همینطوری کیلوئی و صلواتی فتوای صدور انقلاب را داد وجنگ ویرانگر 8 ساله ی ایران و عراق را نعمت الهی نا مید ومی گفت راه قدس از کربلا می گدرد . یا اینکه در دفاع تاکتیکی از فلسطین وبرای دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه گفت اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد سیلاب اسرائیل را با خود بدریا می برد . یا اینکه جمعه آخر ماه رمضاان را روز قدس ننامید که در ادامه ی این سیاست تبدیل شد به فریاد اسرائیل نابود باید گردد . یا اینکه پاسدار محسن رفیقدوست اعتراف نکرد ه بود تعداد صدها نفر کشته و مجروج شدن کماندو های نیروی در یائی آمریکا در ساحل بیروت هم چاشنی و هم اید ئولوژی آن از تهران رفته بود . یا اینکه اقدام تروریستی کشته ومجروح شدن صد ها نفر زائر حجاج در سال 65 فراموش شده است. .یا اینکه رابطه ی نزدیک شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان و اسما عیل هنینه رهبر حماس با بیت رهبر رژیم ضد بشری انکار کردنی می باشد و تلاش پاسداران در راه اندازی دو جنگ 33 و 22 روزه با اسرائیل از سوی پا سداران از یاد رفته است که تلاشی مذبوحانه برای عبور از بحران هسته ای بود. اکنون نیز شاهد تکرار آن از طریق تحریک و تشویق شیخ حسن نصرالله وحماس برای برپائی جنگ مشابه 33 و 22 روزه ی دیگر با اسرائیل می باشیم . یا اینکه می توان اقدامات تروریستی در عرا ق را نا دیده گرفت که چگونه در راستای اهداف ناامن و بی ثبات کردن عراق ادامه دارد که چرا نوری مالکی دست نشانده دو باره نخست وزیر عراق نشده است . اما بانادیده گرفتن این اسناد و مدارک واقعی سر مقاله نویس طلبکارانه آمریکا و انگلیس و دولت پاکستان را عامل و مروج تروریست در منطقه متهم کرده است و خود را مسئول موظف فاش کردن اینان می داند .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890513/13890513_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 13 مرداد ماه سال 1389
تبليغات جهت‌دار حاميان تروريسم