16 تیر 90

نامه محمدرضا خاتمی به فرمانده سپاه: نمی دانم جنابعالی را باید با چه سمتی خطاب کنم. فرمانده سپاه پاسداران؟ مسئول سازندگی کشور؟ مسئول فرهنگ و اخلاق جامعه؟ رئیس دولت یا رئیس حکومت نظامی؟

عجیب است که آقا محمد رضا خان خاتمی فراموش کرده است زمانی که ایشان در مجلس ششم حضور داشت که رئیس آن کروبی بود که بدلیل اشاره کردن به اسکله های غیر مجازی که بدون نظارت گمرگ فعالیت داشته و همچنان هم دارند. نقل قول از نامه ای کرد چگونه با وی رفتار شد و روز پس از آن وی تهدید شد تا وادار به ماستمالی کردن گفته خود شود. سپس نه اینکه نگذاشتند وی وارد بازار مکاره شود ، بلکه حصر خانگی شدن کنونی وی همراه با همسرش هم بهای همان اشاره ی وی به اسکله های غیر مجاز پاسداران می باشد . همچنین مگر محمدرضا خان خاتمی فراموش کرده است که چگونه در اوج قدرت مدعیان اصلاح طلبان وزرای کشور و ارشاد و راه دولت اخوی اش استیضاح و بر کنار حتی وزیر کشور عبدالله نوری زندانی شد. آنگاه مانع از سفر اخوی رئیس جمهور و هیأت همراهش به ترکیه شدند؟ حال داستان توی دره ی جاده چالوس فرستادن اخوی عبدالله نوری و سربه نیست کردن دودمان وزیر راه با6 نماینده مدعی ا صلاح طلب در استان گلستان جای خود دارد . بیچاره عباس پالیزدار هم بدلیل اشاره به این موضوع بود که متهم به جاسوس بیگانه و زندانی شد . همچنین مگر جناب ایشان فراموش کرده است که درست روز افتتاح فرود گاه امام آنهم پس از 36 سال هنگامی که هواپیمای مسافری امارات بر فراز آسمان این فرود گاه در حال فرود بود که از سوی نیروهای مسلح فرودگاه اشغال نظامی شد و مجوز فرود به هواپیما داده نشد . زیرا که گذشته از مبلغ 9 میلیارد دلار ورود و خروج کالا ها در این فرودگاه مطرح بود . فاش شد که بدلیل نشت اورانیوم از محموله های یک هواپیمای باری کره شمالی در محوطه این فرودگاه بود که منجر به اشغال نظامی فرودگاه امام شد تا آثار مدارک هواپیمای کره شمالی نشت کرده پاک سازی شود . البته نیاز نیست که گفته شود دلیل خواب دیدن و دیدار با امام زمان آخوند مشکینی در نیمه های شب که از سوی این امام جمعه ی قم بطور سریالی در خطبه های گزارش داده می شد. از سوی چه نهادی در پشت پرده به وی تحمیل شده بود تا که آخوند مشکینی اعتراف کند یک لیست تهیه شده ی 70 نفری را خدمت آقاا مام زمان داد تابا تضمین ایشان مجوز ورودشان به بازار مکاره ی هفتم تأئید و قطعیشود و جای رقیب حذف شده مدعیان اصلاح طلبان از سوی شورای نگهبان آلت دست ولی وقیح نا مشروع را بگیرند تا بازار مکاره را سرپل تبلیغاتی و پرش قبضه ی ریاست جمهوری دوره ی نهم خود کنند. تازه مگر از یاد رفته است که چگونه اخوی پس از دو دوره ریاست جمهوری اعتراف کرد که نقشی بیش از تدارکاتچی بودن نظام را نداشته است؟ خوب سئوال است چه دست یا فشار هایی در کار بود که طبق بیلان پایان دوره ی اول ریاست جمهوری اخوی اذعان به هر 9 روز یک بحران نماید؟ بحران سازان که بودند که اخوی را پس از 8 سال مجبور به اعتراف نقش بیش از یک تدارکاتچی برای نظام نمودند؟ بنابراین حد اقل بیش از 6 سال است که بطور عریان نقش پاسداران کودتا گر برجسته شده است که شما اکنون در دفاع از اخوی خطاب به رئیس گزمکان پاسداران که هم اخوی را متهم به فتنه گر و هم تهدید به ابراز برائت از فتنه گران یا توبه کرده است . اما شما اکنون ا این رئیس گزمکان را مورد خطاب قرار دادید و پرسش کردید که نمی دانید که ایشان مسئول سازندگی کشور است یا نه اینکه ایشان مسئول فرهنگ و اخلاق جامعه هستند. یا اینکه آیارئیس دولت یا رئیس حکومت نظامی می باشد؟ در صورتیکه می دانید ارگان فاشیستی کودتایی پاسداران کودتاگر در کنار ولی وقیح نامشروع نه همه مسئولیت هایی که بر شمردید دارا می باشند ، بلکه بس فرا تر از آن مسئول همه نهاد های حکومتی هستند آنچنان که خود را مالک کامل کشور و سخنگو ونماینده ملت می دانند و هر کاری یا در حقیقت هر جنایتی که به خواهند بدون حساب و کتاب به نام ملت انجام می دهند . بالاخره اینکه فقط اشکال اینجاست که شما و سایر مدعیان اصلاح طلبان وانمود می کنید که تازه دارید پی به این واقعیات می برید .

متن این نامه که نسخه‌ای از آن برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است :جناب آقای محمد علی (عزیز) جعفری.با سلام.نمی دانم جنابعالی را باید با چه سمتی خطاب کنم. فرمانده سپاه پاسداران؟ مسئول سازندگی کشور؟ مسئول فرهنگ و اخلاق جامعه؟ رئیس دولت یا رئیس حکومت نظامی؟جنابعالی در مصاحبه اخیر خود در همه امور ریز و درشت کشور وارد شده اید و لابد با تفسیری که بعضی دوستان از نقشی که در قانون اساسی برای سپاه تعریف شده است دارند، یعنی دفاع از انقلاب، این همه مسئولیت به عهده سپاه است.من به بخشهای مختلف صحبتهای شما کاری ندارم که اگر مجالی و امنیتی باشد هزاران انسان نخبه به نقد منطقی و مستدل و مستند آنها خواهند پرداخت بلکه روی سخن من با ان بخش از صحبتهای شما است که برای اقای خاتمی و سایر اصلاح طلبان شرط گذاشته اید. البته اگر اجازه بفرمایید!۱- ممکن است بفرمایید شما از کدام جایگاه سیاسی یا قضایی برای حضور یا عدم حضور یک شهروند در فعالیت سیاسی قانونی شرط تعیین می کنید؟ این موضع شما در کنار همه مداخلات سیاسی دیگر بر خلاف راهی است که امام برای نیروهای مسلح بیان فرمودند و اگر شما واقعا به امام معتقد هستید باید بدون درنگ از این موضع گیری ها دوری کنید و در غیر این صورت طبعا نه فقط فرماندهی شما برسپاه بلکه عضویت شما در این نهاد حتی به عنوان یک عضو ساده نیز محل مناقشه خواهد بود و باید به دنبال راه اندازی یک حزب سیاسی باشید و در این صورت هم حق ندارید بگویید چه کسی بیاید یا نیاید.۲- این رفتار شما به عنوان یک فرمانده نظامی در عرف سیاسی دنیا یک تعریف بیشتر ندارد و آن هم حکومت کودتا است. چرا که در حکومت نظامیان کودتاگر، قانون همان است که فرماندار نظامی می گوید و همه طوعا یا کرها باید بپذیرند. من البته گمان نمی کنم شما به این سادگی خواسته باشید با این گفتار نسنجیده، همه ادعاهای منتقدان و معترضان در دو سال گذشته را به اثبات رسانده باشید. لابد اشتباهی و ناآگاهانه چیزی گفته شده است که باید سریعا و صریحا اصلاح شود.۳- اما اگر همچنان بر سخنان خود اصرار دارید باید به عرض برسانم که آنها که در مکتب سیاسی امام پرورش یافته اند برای فعالیت سیاسی و اجتماعی به مجوز هیچ کس از جمله شما نیازی ندارند و از این اشتلم ها بیم به دل راه نمی دهند. شما می توانید نگذارید غیر از خودی هایتان کسان دیگری در انتخابات شرکت کنند یا حتی می توانید همه منتقدان را به زندان بیندازید و انتخابات خیلی خیلی پرشور حتی شورتر از انتخابات ریاست جمهوری برگزار کنید! اما لابد می دانید که میدان سیاست برای خاتمی و همفکرانش میدان تنگ قدرتی نیست که شما محدوده آن را تعیین می کنید. نشستن بر صندلی قدرت کاری است بسیار آسان و تازه دو روزی بیشتر نوبت هر کس نیست اما جای گرفتن در دل مردم کاری است بسیار سخت که البته به پول و سلاح و صدا وسیما هم بستگی ندارد. کاری که شما به خوبی نشان دادید توان و تدبیر آن را ندارید.۴- جناب جعفری، خاتمی و اصلاح طلبان واقعی تشنه قدرت نیستند که برای رسیدن به آن از اصول خود بگذرند. آنها نگران آینده کشور هستند که در ورطه هولناکی گرفتار شده است و البته برای نجات کشور حاضر هستند از آبروی خود بگذرند و اگر از عفو و اغماض حرف می زنند نه برای نجات سرهای خود از تیغ های بران، بلکه برای ایجاد زمینه ای آرام برای اندیشیدن کسانی است که به مردم جفا کردند و شاید بازگشت آنها مجالی باشد برای حاکمیت اخلاق و تدبیر و دانایی.۵- جناب آقای جعفری، شما نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان بکشید و برای آنها شرط تعیین کنید ولی اگر خواستار بهبود وضعیت کشور هستید و مشارکت سیاسی ملت برای شما ارزش دارد حداقل بخشی از شرایط آقای خاتمی را که در کف قدرت شما است یعنی آزادی همه زندانیان سیاسی و بازگشت نظامیان از میدان سیاست و واگذاری آن به سیاستمداران و کنشگران اجتماعی را عملیاتی کنید. آنگاه اگر از حضور در میدان رقابت با آقای خاتمی و همراهان او در یک انتخابات آزاد در هراس هستید می توان برای نگرانی شما چاره ای اندیشید.سید محمد رضا خاتمی.۱۶/۰۴/۱۳۹۰