حلوا(گفت و شنود)
گفتم : اینکه شده مثل آن داستان حلوا
روزی زوجی با همدیگر می کردند نجوا
آگر نیم کیلو آرد به خریم با 5 کیلو روغن
با 100 گرم شکر حلوا بپزیم ،بزاریم دردهن
عجیب کام مان می شود شیرین؟
اما دیگری گفت این شدنی نیست بطور یقین
آن یکی گفت می دانم که شدنی نیست
برای همین چرب تر کردم این لیست
گفت: مدعيان اصلاحات درباره انتخابات آينده مجلس بدجوري به جان هم افتاده اند.
گفتم: دعوا سر چيه؟!
گفت: يك عده مي گويند بايد در انتخابات شركت كنيم و يك عده ديگر مي گويند بايد انتخابات را تحريم كنيم!
گفتم: حالا چه كسي گفته كه قرار است به وطن فروشان و عوامل نشان دار آمريكا و انگليس و اسرائيل اجازه شركت در انتخابات داده شود؟!
گفت: چه عرض كنم؟! مثل اين كه يادشان رفته در جريان فتنه 88 چه جنايت ها و خيانت هايي مرتكب شده اند؟!
گفتم: شوهري به همسرش گفت براي ناهار حلوا درست كن! همسر گفت؛ پس نيم كيلو آرد بخر با 5 كيلو روغن! يارو با تعجب پرسيد 5 كيلو روغن براي نيم كيلو آرد؟ و همسرش گفت؛ مرد حسابي! هم من مي دونم و هم خودت مي دوني كه حلوايي در كار نيست، پس بذار چرب تر باشه!
گفت : سرباز جو یه خبر کرده وارونه
تا علیه ی رقیب داشته باشه بهونه
چون پس از اینکه به خاتمی شد توهین
رئیس پاسداران شرط گذاشت سنگین
گفت با ید خاتمی برائت کند با ابراز ندامت
تا تواند این فتنه گر چنین به پردازدغرامت
شاید داده شود یک فتوای تازه
تا به وی داده شود اجازه
برای داغی تنور بازی انتصابات
که همراه می باشد با تقلبات
نیاز هست بطور گسترده تبلیغات
تاگرم شودخیمه شب بازی انتخابات
گفتم : ولی صحبت شده از تحریم این نمایش
چرا سرباز جو تبلیع وارونه کرده برای این همایش؟
گفت: چون سربازجوی دجال پخ
با ضرب سیلی صورت کرده سرخ
گفتم : اینکه شده مثل آن داستان حلوا
روزی زوجی با همدیگر می کردند نجوا
آگر نیم کیلو آرد به خریم با 5 کیلو روغن
با 100 گرم شکر حلوا بپزیم ،بزاریم دردهن
عجیب کام مان می شود شیرین؟
اما دیگری گفت این شدنی نیست بطور یقین
آن یکی گفت می دانم که شدنی نیست
برای همین چرب تر کردم این لیست