گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 19 تیر 90

كاپشن (گفت و شنود)

از پسراین خانه پرسیدچه خبر؟

گفت مامان کابشن بابام پرت کرداین پسر

همسایه گفت ولی صدا یش بود سهمگین

پسر گفت توکابشن، بابام بود که شدسنگین

گفت: تعدادي از گروه هاي ضد انقلاب به كيهان اعتراض كرده و ناسزا گفته اند كه چرا سران فتنه را «فسيل زنده» ناميده است.
گفتم: در عوض تعداد ديگري از همين گروه هاي ضد انقلاب هم نظر كيهان را تاييد كرده و در سايت هاي خود نوشته اند «با اين حال و روز درب و داغوني كه جنبش سبز(!) دارد، حق با كيهان است كه سران جنبش را فسيل زنده خطاب مي كند».
گفت: يكي از كاربران سايت فيس بوك نوشته است؛ «براي جنبش سبز مشكل خيلي بزرگي پيش نيامده بلكه فقط با يك شكست معمولي روبرو شده و هنوز هم زنده است»!
گفتم: يارو از پسربچه همسايه پرسيد؛ اين چه صدايي بود كه ديشب از منزل شما بلند شد؟ پسربچه جواب داد؛ چيز مهمي نبود، مامانم با بابام دعوا مي كرد، عصباني شد، كاپشن بابام رو از پنجره به بيرون پرت كرد. يارو گفت ولي صداي گروپ اومد و معلوم بود،

چيز سنگيني به پائين پرت شده است. پسربچه گفت؛ آره، آخه بابام هم توي كاپشنش بود!

گفت : بازسرباز جو رفته جلوی آینه

خودش را ورانداز کرده و معاینه

سپس این روانی معتاد چل و خل

به خودش داده بی لام دسته گل

گفتم : این سر بازجوی جنایتکار

مگر دوبار کرده است چکار؟

گفت : سربازجوی زندان اوین

نقل کرده از قول برخی مخالفین

گفته تبدیل شده اند به موافقین

برایش کشیدند هورای آتشین

البته با شیوه بازجویی داده تحلیل

چون رقیب متهم کرده به زنده فسیل

این اتهامش، برای مخالفین شده د لیل

تابا سربازجوشوند علیه عوامل اسراییل

گفتم : دشمنی وی با جنبش سبز

با ادا و اطوار پاسداری- حوزوی نغز

شده مثل آن دو زوج در خانه

دعوا کردند با همدیگر در خانه

یک دفعه زن شد عصابی

کابشن مردگرفت با هیجانی

تند و تیز و بس شتابان

پرتش کرد بر توی خیابان

همسایه تا شنید یک صدا

که از توی خیابان شد هویدا

از پسراین خانه پرسیدچه خبر؟

گفت مامان کابشن بابام پرت کرداین پسر

همسایه گفت ولی صدا یش بود سهمگین

پسر گفت توکابشن، بابام بود که شدسنگین