گزارشی از دو برنامه رادیو دیدگاه ها در سیدنی استرالیا
17 تیرماه سال 1390
بر خلاف سالیان گذشته امسال به مناسب 30 خرداد و 7 تیر شو یاسناریوی منسجم مثلثی پررنگی علیه ی مجاهدین طراحی و اجرا شد که از سوی شبکه ی سخن پراکنی بی بی سی دولت فخیمه ی انگلیس از لندن و رادیو فردا در آمریکا و تلویزیون پشم شیشه رژیم ضد بشری ومطبوعاتش در ایران تدارک دیده شد.این شوی مشترک سازماندهی شده بطور همآهنگ و موازی ومترادف و مکمل هم علیه ی مجاهدین سریالش اجرا گردید که بازیگرانش یا برخی از مهره های تابلو و گاو پیشانی سفیدان در خدمت وزارت بد نام اطلاعات بودند. یا همسو و همکار با اینان و دار و دسته ی دوم خردادی های مدعی اصلاح طلب بودند که در کنار پاسداران اطلاعاتی و امنیتی و مشاور پاسدار ر ئیس جمهور احمدی نژاد و وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه ی علی اکبر صالحی عراقی ایفای نقش نمودند . البته این سناریوی مثلثی طراحی شده یک ضلع زاپاسی چهارم هم داشت که زیر پوشش بر گزاری سناریوی کمدی اجلاس بین المللی جهانی مبارزه با تروریست بود که در پایتخت ام القرای جهان اسلام وپدر خوانده ی تروریست جهانی در تهران بر گزار شد. جالب است که بازیگران شرکت کننده در این اجلاس خود متهمان نقض کنند گان حقوق بشر بودند. یا همچون عمر البشیر رئیس جمهور سودان بودکه حکم محکومیت دادگاه بین المللی لاهه به اتهام جنایت علیه ی بشریت علیه ی وی صادر شده است . عجیب تر اینکه طالبانی و بارزانی هم با فراموش کردن گلوله باران روستاهای کردستان عراق از سوی پاسداران که همچنان ادامه دارد اما بدستور ولی وقیح نامشروع در این اجلاس با همگام شدن با ولی وقیح دست به خوشرقصی علیه ی مجاهدین اشرف زدند .
اما مدتی است که نیم ساعت رادیو صبح یکشنبه با شما که هر روز یکشنبه صبح از ساعت 10 و 30 صبح تا ساعت 12 ظهر در سیدنی استرالیا ادامه دارد واگذار به آقای جمشید عدلیلی و سیامک قهرمان شده است که زیر نام دیدگاه ها برنامه تهیه و پخش می کنند . بقول گوینده ی این رادیو موضوعات تهیه و تنظیم شده هرهفته پیرامون مسائل و وقایع مهم روز می باشد. البته پس از شروع پخش گزارش محور موضوع از رادیو اگر فرصت باشد آنتن رادیو باز می شود تا نظر شنوندگان رادیو بازتاب داده شود. ناگفته نماند که تهیه کننده ی برنامه عدیلی پشت پرده و اجرا کننده قهرمان است .البته امتیاز رادیو مربوط به آقای جلال دستیاری است که نیم ساعت به اینان اجاره داده است . وی مسئول سالن غذا خوری آنا هیتا در سیدنی می باشد . مدتی است که رادیو تبلیغ برای سفر و اجرای برنامه ی گروه هنری سهیل عقیلی از ایران در تور کنسرت هنری در استرالیا می کند . تصور می شود همین تبلیغ هنری به اندازه کافی گویا می باشد تاکه نیاز به توضیح بیشتر نباشد که سمت وسوی رادیو چگونه است . بهرحال بهتر است که ابتدا از بیوگرافی دو نفر مسئول رادیو دیدگا ها کمی گفته شود که کیستند ؟ آقای جمشید عدلیلی به اتفاق همسرش پس از سال 1992 بطور توریستی وارد سیدنی استرالیا شد. در زمان شاه گوینده رادیو دریا در شمال ایران بود که عصر جمعه ها ترانه های در خواستی پخش می کرد. پس از ورود ایشان به سیدنی تلاش برای دائر کردن رادیو فارسی سراسری اس بی اس در سیدنی شد کهاز طریق کانال واسطه ای ایشان جزو مجریان اولیه این رادیوی فارسی زبان سراسری اس بی اس شد. سپس بدلایلی مسئولیت وی در این رادیو ادامه نیافت . آنگاه مجری و گوینده ی یک ایستگاه رادیو یی 24 ساعته فارسی خریداری شد که امتیازش از سوی یک ایرانی بود . این فرستنده رادیوی خصوصی بردمحدود داشت که گویا تعداد200-300 شنونده داشت .مجری و گویندگانش زوج عدیلی بودند. تا اینکه همسرش ملود کنعانی در یک تصادف فوت نمود . پس از آن این رادیو هم تعطیل شد. آنگاه همسر ایشان تعدادی کتاب داشت که آن را در اختیار کسانی گذاشت تاکه کتابخانه ی ایرانیان را در سیدنی تأسیس کنند . ناگفته نماند که آقای عدیلی به ایران تردد دارد و گاهی هم گزارشگری برای رادیو فردا در آمریکامی کند .
اما آقای سیامک قهرمان یک توده ای است که سابقه ی گویندگی در رادیو صلح و آزادی توده ای ها در جمعه ها شب ها درسیدنی دارد که برای چند سالی گویندگی آن بر عهده داشت . البته وی فقط گوینده ونه تهیه کننده برنامه ی رادیو بود . چند سالی هم عضو سازمان همیاری با ایرانیان بود . چند سالی هم از این سازمان فاصله گرفت تا اینکه مجدداً به عضویت این سازمان در آمده است و مسئولیت بخش روابط عمومی آن را بر عهده دارد تا بقول خودش مبارزه ی فرهنگی را از این طریق این سازمان به پیش ببرد. ناگفته نماند اکثریت اعضای کنونی این سازمان کسانی هستند که در چند سال اخیر بعنوان کاریاب وارد سیدنی شده اند. بعلاوه پیوسته این سازمان تأکید می کند که فرهنگی و خدماتی ونه سیاسی می باشد.
اما در دو هفته گذشته 26 ژوئن و 3 جولای از این رادیو برنامه ای تهیه و پخش شد با چاشنی سئوال "به نظر شما مبارزه ی مسلحانه مجاهدین پس از 30 خرداد کمک به مبارزه با استبداد کرد یا نه؟" بود .محتوای برنامه پخش گزینه بر داری شده از شوی نمایشی میز گرد شبکه ی خبرر سانی بی بی سی و رادیو فر دا محور 30 خرداد و 7 تیر سال 60 بود که مترادف آن میزگرد هایی با همین مضمون از شبکه های تلویزیونی رژیم قرون وسطایی حاکم بر ایران پخش شد. بر نامه تهیه و پخش شده این تیم 2 نفره و شیوه ی گرد آوری خبر ها وپخش آن از رادیو دیدگاه ها به اضافه 2 شنونده رادیو بود که پایان قسمت دوم چاشنی شد . روش این برنامه طرح ریزی شده اتهام زدن به مجاهدین دست کمی از شگرد بازجویی های زندان و دستگاه تبلیغاتی رژیم قرون وسطایی ایران نداشت . آنگونه که شنونده ی سومی زنگ زد و پرسش کرد که هدف از پخش این برنامه در این شرایط و.....چیست؟ با این پرسش این شنونده مشخص است که هدف تهیه کنندگان ومجریان از این برنامه چه می باشد؟ به خصوص اینکه پخش این دو برنامه رادیویی با سانسور و جراحی کردن واقعیات تاریخی و تحریف گری همراه بود. بنابراین تلاش می شود که به ناگفته های این برنامه به خصوص نقش حزب توده و اکثریت در بقای رژیم و سرکوب نیروهای انقلابی و مخالفان و تحمیل کردن مقاومت مسلحانه به مجاهدین و به وجود آمدن شرایط کنونی مشروط بر اینکه همچنان این دو جریان از سیاست ضد آمریکایی و اسراییلی رژیم و جنبش سبز دفاع می کنند. چنین اشاره شود.
در مرداد ماه 58 بود که دفاترحزب توده مورد تهاجم واقع شدند . پس از آن کیانوری دبیر کل حزب توده با بهشتی دیدار نمود و قول همکاری داد تا دفاتر حزب توده و نشر وچاپ روزنامه مردم ارگان تبلیغاتی حزب توده فعالیت آزاد داشته باشند . حزب توده برای اثبات خوش خدمتی همکاری با بهشتی و حزب چماقداران جمهوری اسلامی وابسته به وی، ابتدا از طریق غنی بلوریان سیاست انشعاب در حزب دمکرات کردستان را اجرا نمود . آنگاه پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58 که زیر چتر حمایت از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام اجرا شد . حزب توده به سوی حمایت از امام ضد امپریالیست و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شتافت تا سیاست ضد امپریالیستی شوروی را پیش ببرد. همچنین برای توطئه ی حذف سازمان های انقلابی و مترقی و جریانات سیاسی از این زاویه ی مبارزه ی ضد امپریالیستی امام خمینی با وی هم پیمان شد. زیرا که برخی از آنان مبارزه با ارتجاع را اصل کردند ودر دام بازی مبارزه با آمریکا خمینی شیاد نیفتادند. بنابراین مورد انتقاد شدید حزب توده واقع شدند و متهم به همسویی با امپریالیست به خصوص امپریالیست آمریکا وعلیه ی انقلاب شدند. خلاصه بشدت با مقولات مبارزه با ارتجاع و استبداد داخلی و آزادی و دمکراسی مخالفت می ورزید و این واژه ها را ساخت بور ژوازی و سرمایه داری قلمداد می کردند . آنگاه زمینه نفوذ و انشعاب در سازمان چریک های فدایی خلق از طریق فرزند خوانده توده ای ها فرخ نگهدار دنبال و اجرا شد . طوریکه فرخ نگهدار در کنار احسان طبری در شوهای تلویزیونی شرکت می کرد که در آن بنی صدر و آیت الله مصباح و بهشتی و عبد الکریم سروش حضور داشتند. حزب توده پس از نفوذ و انشعاب در سازمان چریک فدایی خلق برای مدتی شایعه ی انشعاب در سازمان مجاهدین خلق را مطرح کرد و شایعه سازی کرد که موسی خیابانی پیکاری و مهدی ابریشمچی خط امامی شده و از مسعود رجوی جدا شدند . مجاهدین مقابل مدعیان مبارزه با امپریالیست . اصل را بر مبارزه بر ارتجاع حاکم گذاشت . کیانوری با سلسله مقالات شاه افغان هم می تواند ضد امپریالیست باشد در روزنامه مردم ، دفاع از مبارزه ی ضد امپریالیستی خمینی شیاد را تئوریزه می کرد و به پیش می برد. به بهمین دلیل در بحث های خیابانی توده ای ها و اکثریتی ها و امتی ها در کنار بسیجیان و پاسداران و کمیته چی ها قرار می گرفتند. اما مجاهدین اینان را جبهه ی متحد ارتجاع نامید . آنگونه که نشریه شماره 114 مجاهد سال 59 خطاب به این جبهه ی متحد ارتجاع به خصوص تود ه ای ها توضیح داد با شناختی که از ماهیت حاکمیت داریم وقتی مارا تحمل نمی کنند. بالاخره روزی خواهد رسید که نوبت شما می رسد که به سراغ تان بیایند. این پیش بینی در سال 61 اتفاق افتاد و بر خلاف پیش برد طرح مبارزه پارلمانتاریستی حزب توده که موازی سیاست حمایت از حاکمیت برای سر کوب نیروهای انقلابی و سیاسی وحذف شان از صحنه بود چون حزب توده تصور می کرد که با جدا شدن رأس از بدنه در سازمان های سیاسی و انقلابی نیرو ها دچارر یزش می شوند . آنگاه چون تنها حزب توده است که در صحنه حضور دارد و فعالیت قانونی و آزاد می کند . پس بستر ساز جذب این نیروهای ریزشی خواهد شد . در نهایت شرایط قبضه ی قدرت کودتا از بالا به سبک افغانستان و اتیوپی برای توده ای و ارباب شان شوروی فراهم می شود . بهمین دلیل مشخصات کادر ها و آدرس های شان را با خوشباوری به دادستان ضد انقلابی داده بودند به امید آنکه مجوز قانونی فعالین نشریه و فعالیت سیاسی کسب نمایند . غافل از آنکه یک شبه کادر های شان با رهبر حزب توده و حتی اعضای اکثریت باز داشت می شوند و نه مجبور می شوند در شوی تلویزیونی قصاب زندان اوین لاجوردی شرکت کنند که نه به عنوان تواب بلکه بازجو ی همدیگر باشند وحزب را متهم به خیانت و سر سپردگی به شوروی نمایند . بهر حال در نهایت سهم جاسوسی کردن و خیانت به سازمان چریک های سازمان فدایی و اتهام زنی به مجاهدین را در یافت کردند که مدعی می شدند توده های هوادار مجاهدین صادق ونا آگاه اند و رهبران شان خائن می باشند و تأکید می کردند که قاتل اعدام شدگان نه حاکمان رژیم ضد بشری که رجوی می باشد و در مورد اعدام ها پس از 30 خرداد 60 مدعی شدند این مسیر حرکت به جلوی چرخ انقلاب است که ضد انقلاب را زیر چرخ خود له می کند. .
اما مجاهدین بدلیل ضربه ی ایدئولوژیکی که سال 54 از سوی سازمان پیکاررتجربه کردند . پس از انقلاب به جای اقدام چپ روانه دست به کادر سازی زدند و مسیری را بر نگزیدند که بر خی جریانات سیاسی آن را زود هنگام شروع کردند . البته حاکمان رژیم ضد بشری و دستگاه تبلیغاتی به خصوص دادستانی ضد انقلاب خیلی تلاش کردند تا مجاهدین را بسوی مبارزه مسلحانه بکشانند تا با فتوای خمینی شیاد و فضای مخدوش گرگ و میش مجاهدین هم به سرنوشت سازمان چریک های فدایی خلق دچار شوند . ولی مجاهدین با تحمل بیش از 50 شهید ملیشاهای دانش آموزی در شهر های ایران که تا قبل از 30 خرداد 60 دادند. هوشیارانه تا سر فصل 30 خرداد 60 از این دام جستند . اما 30 خرداد که پس 25 خر داد سال 60 رخ داد . زیرا که قرار بود نهضت آزادی و جبهه ی ملی یک تظاهرات اعتراضی در 25 خرداد 60 داشته باشند . ولی خمینی شیاد در بخش خبری ساعت 2 بعداز ظهر چنین روزی اخطار به اینان کرد که اگر چنانچه اطلاعیه خود را پس نگیرید اعلام می کنم مرتد هستند . پس از آن یک فضای مرگ بار خفقان آور همراه با سانسور حاکم شده بود . تا اینکه برای شکستن چنین فضایی فراخوان تظاهرات مسالمت آمیز 30 خرداد داده شد که بلافاصله از سوی پاسداران مسلح به خاک و خون کشیده شد . آنگونه که تعدادی نوجوان در همان روز جان با ختند و همان شب در زندان اوین تیر باران ها در مورد باز داشت شدگاه 38 خرداد شروع شد که حتی بعضی از تیرباران شدگان نام و نشان شان را نگفته بودند . آری پس از تظاهرات مسالمت آمیز 30 سال 60 و به خاک وخون کشیدن آن و تیرباران های پس از آن بود که مقاومت مسلحانه به مجاهدین تحمیل شد. البته پیرامون انفجار 7 تیر سال 60 حزب جمهوری اسلامی هر گز مجاهدین اطلاعیه ندادند و مسئولیت این انفجار را نپذیرفتند . بهرحال از سوی گردانندگان شوی مشترک میز گردهای بی بی سی و رادیو فردا و تلویزیون رژیم ضد بشری که به مناسبت 30 خرداد و 7 تیر 60 بر پا کردند. بطور دربست بررسی قبل از 30 خرداد سال 60 را یا سانسوریا تحریف کردند تا بهانه ی لازم برای متهم و محکوم کردن مجاهدین یا دوباره به مسلخ بردن شان هموار گردد .
شایان ذکر است که موقع انتخابات ریاست جمهوری اوایل انقلاب انقلاب حزب توده از نامزد حزب چماقداران جمهوری اسلامی جلال الدین فارسی حمایت می کرد . اما چون وی ایرانی نبود نامزدی وی برای ریاست جمهوری اسلامی تأئید نشد . سپس حسن حبیبی جانشین وی شد. بازهم حزب توده چون تصور می کرد که حتماً وی که مقابل ابوالحسن بی صدر قرار گرفته است و از سوی حوزه علمیه قم و حزب چماقداران جمهوری اسلامی حمایت می شود . پس رئیس جمهور می شود . لذا با حمایت از حسن حبیبی و رئیس جمهور شدن میزان حامیان توده ای ها با حمایت کردن از حسن حبیبی مشخص نمی شود که حامیان این حزب چه میزان می باشد ؟ ولی حسن حبیبی از نامزد رقیب ابوالحسن بنی صدر شکست خورد . طوری که نامزد مشترک حزب چماقداران جمهوری اسلامی و حوزه ی علمیه ی قم و حزب توده میزان 660 هزار رأی کسب کرد. اکنون سیامک قهرمان با پاک کردن صورت مسأله و سفید نمودن پرونده ی ننگین همکاری تنگاتنگ حزب توده و فرزند خوانده اش اکثریت از خمینی شیاد و جانشین و پیروانش یقه ی مجاهدین را گرفته است که مبارزه با ارتجاع حاکم کردن اینان بود که موجب تضعیف مبارزه با استبداده شده است و نه حمایت توده ای ها وشرکای شان بوده است.