چرا جای شهر نو تهران در زمان شاه را زنان تن فروشان خیابانی گرفته اند؟
این گزارش زیر که مربوط به شهر نو تهران در زمان شاه می باشد از طریق ایمیل بدست من رسیده است . البته مشابه ی شهرنو تهران، شهرنو های کوچکتردیگری هم در تهران و همدان وکرمانشاه و اهواز و آبادان ... به نام های دیگری در زمان شاه وجود داشت. امابا مقایسه آن فضا و شرایط کنونی امروز که چگونه با تخریب شهر نو تهران زمان شاه تبدیل به پدیده ی نامیمون زنان خیابانی و دختران فراری از خانه ها در شهرهای ایران شده است که مدام هم در حال گسترش می باشد . یک نمونه از اینگونه قربانیان نگون بخت تعداد 19 تن زنان خیابانی در مشهد بودند که از سوی سعید حنایی بسیجی بوسیله ی موتور از توی خیابان های این شهر اینان را می ربود . سپس با روی سری شان بطور فجیعی خفه می نمود. البته این جنایت با همکاری نیروی انتظامی و دستگاه آلوده ی قضاییه مشهد انجام شد .فتوادهنده مرگ هم آیت الله محمد تقی مصباح یزدی معروف به تئوری پرداز مرگ و خشونت و دروغ مصلحتی بود . البته به موازات رشد پدیده ی زنان خیابانی و دختران فراری و حتی کود کان کار خیابانی پدیده ی شوم قاچاق دختران به شیخ نشینان و جمهوری آذربایجان و برخی کشورهای اروپای شرقی برای فروش فاحشه گری هم رشد ونمو کرده است که حاصل بخشی از عملکرد حکومت خون و جنگ و جهل وخرافه فاشستی مذهبی حاکم بر ایران است . اما سئوال است که ریشه تن فروشی و خلافکاری همچون جیب بری و کیف دزدی و اعتیاد در جامعه چیست؟ فقر و بی عدالتی و شکاف عمیق طبقاتی و میزان تحصیل و فرهنگ خانوادگی و اجتماعی با عدم آزادی و عدالت اجتماعی در پیدایش و رشد اینگونه پدیده های ناهنجار اجتماعی چیست؟ مشخص است که از بدو تولد کسی اینگونه متولد نمی شود . یعنی اینکه این ناهنجاری های اجتماعی نه ژنتیکی و وراثتی نیست ، بلکه اکتسابی می باشد . یعنی محصول شرایط تحمیل شده است. باز سئوال تکمیلی این است که کدام محیطی است که بستر ساز رشد و تکثیر اینگونه پدیده های شوم در جامعه می شود ؟ چرا قریب به اتفاقاق قربانیان از اقشار محروم وتهی دستان جامعه هستند؟ بالاخره نقش حاکمیت در این موارد چیست؟ مهمتر اینکه راه حل اصولی با این معضلات اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی چیست؟ آیا راه حل می بایست بصورت ریشه ای و با برنامه باشد؟ یعنی از طریق بررسی رابطه ی علت ومعلول با این پدیده ها بر خورد شود تا راه حل اصولی و منطقی کسب شود . یا نه می بایست بعنوان معلول با سبک و شیوه ی بسیج ارگان های سرکوبگر همچون نیروی انتظامی با طرح های ضربتیمبارزه با بی حجابی وبی بند باری و اراذل اوباش و فساد اخلاقی و امثالهم باشد که نمونه های بارزاین چنین مبارزه که هدف پیش برد رعب و وحشت همراه با سانسور در جامعه می باشد . اخیراً در باغ شخصی اطراف اصفهان و روستای کاشمر و استان گلستان و تهاجم به استخر زنان در تهران رخ داد؟
همچنین سئوال است برای چه انقلاب شد؟ دلیل نا رضایتی مردم از حکومت شاه چه بود ؟ آیا مردم ایران به آن د لایل یا خواست و اهداف خود رسیدند؟ برای چه مسیر انقلاب و اهداف آن دگر گون یا در حقیقت وارونه شد؟ چرا تخریب و آتش زدن شهر نو تهران از سوی آخوند خلخالی که موجب اعتراض زنده یاد آیت الله طالقانی واقع شد نه موجب محو فاحشه گری در جامعه نشد ، بلکه موجب رشد روز افزون تن فروشی زنان خیابانی باچاشنی رایج شدن چند همسری و بازار صیغه گری شده است؟ همانگونه که ادعای مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین و بستن مشروب فروشی ها موجب دائر شدن بساط عرق کشی و شراب سازی در خانه ها و ورود قاچاق انواع و اقسام مشروبات الکلی و مواد مخدر شده است صد البته ارگان فاشیستی پاسداران از طریق اسکله های غیر مجاز در سواحل آبی جنوب کشور نقش کلیدی در این مورد دارد؟ خلاصه اینکه نقش مذهب ابزاری شده در حکومت و ادامه ی جنگ قدرت و ثروت جناح ها و باندهای غالب و مغلوب در به وجود آمدن فضای کنونی چیست در صورتی که شکاف عمیق طبقاتی و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و اعتیاد وتن فروشی در جامعه هم بیداد می کند که بخشی از این عملکرد حکومت 33 ساله ی فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران می باشد مشروط بر اینکه شرایط خیلی بدتر از شرایط زمان شاه شده است . در رابطه عملکرد مشترک عوامل شاه و شیخ روزی به مناسبتی با یک راننده ی کامیون حمل کننده ی سلیندر های گاز همدانی در یک ساندویجی آشنا شدم . وی تعریف می کرد حاکم شرع دادگاه های ضد انقلاب همدان یک گردن کلفت این شهر را بازداشت و زندانی کرده بود چون چشمش به دنبال رفیقه ی وی بود . وی را احضار می کند و پیشنهاد همبستر شدن به وی می دهد. وی جواب داده بود اگر دوست مرد گردن کلفتش متوجه شود از هردو تا انتقام می گیرد. حاکم شرع گفته بود نگران این موضوع نباش . آنگاه درجا حکم اعدام یارو گردن کلفت را صادر واجرا می کند تا زن را در اختیار خودداشته باشد . البته وی افزود بدلیل جنایات دیگری که این آخوند مرتکب شده بود از جمله تجاوز پاسداران به دختر سیاسی ربوده و زندانی که پس از 6 ماه که مورد تجاوز واقع شده و اعدام شده بود از توی بیمرستان به خانواده اش الاع داده بودند که برای تحویل گرفتن جنازه برود . پش از اینکه متوجه تجاوز شده بود دست به شکایت زدند. تا اینکه این آخوند جانی از همدان به فزوین منتقل شد . بدون شک راه علاج مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران و جدایی دین از حاکمیت و بر چیده شدن بساط کنونی می باشد.
10 تیر 90
"شهرنو "خشت و گلی كه ويران شد.فساد و فحشائی كه همه جائی شد
بندرت پدر بچه هائی كه در خيابان دوم ولو بودند معلوم بود. پسرها از همان ۱۲-۱۰ سالگی جيب بری و قاچاق مواد مخدر را شروع میكردند و يا نوچه يكی از چاقوكشها و دزدها و اوباش میشدند و تن به رابطه جنسی نیز میدادند. بيشتر زندانيان كم سن و سال دوران شاه در زندانهای ايران را همين عده تشكيل میدادند. جمشيد مركز توزيع مواد مخدر بود. هر روز صبح زود، كنار يكی از خانههای در بسته نجيب خانه عدهای از اين پسران جوان به زحمت روی زمين نشسته و برای بيداری و بر سرپا ايستادن هروئين زير بينی يكديگر میگرفتند. شبهائی كه تأمين كننده خرج زن و يا زنانی كه بصورت همسايه در اين نجيب خانه زندگی میكردند به خانه میآمدند تا يك شب را با يكی از اين زنان بگذرانند، اين پسر بچهها را از خانه بيرون میكردند و آنها در كوچه شب را صبح میكردند و اين ملاقاتهای شبانه در طول تمام شبهای هفته ادامه داشت. در همين خانهها، دختران ۱۴-۱۲ ساله اين زنان مورد اولين تجاوزهای جنسی قرار میگرفتند و سپس در سالهای بعد خود به زنی سابقه دار و آشنا با اين حرفه تبديل میشدند. بعضی از زنانی كه در جريان كودتای ۲۸ مرداد به اوباش تهران كمك كرده بودند و همراه آنها با شعار زنده باد شاه و مرگ بر تودهای، مرگ بر مصدق از جنوب تهران خود را به مركز شهر و اطراف خانه مصدق در خيابان پاستور رساندند، بعدها صاحب چند صد متر زمين در همين محله شدند كه همه آنها نيز به خانههای محل كسب و كار و نجيب خانه اختصاص يافت! در این جمع پری بلنده، مهين بچهباز، عصمت بابلی و ... خوش بختترين آنها كه در كودتای ۲۸ مرداد پشت سر اوباشی مانند هفت كچلان، حسن انجيری، امير موبور، مصطفی زاغی، شعبان بیمخ، رضا جگركی و … در نقش توده مردم راه افتادند "ملكه اعتضادی" بود. زنی فوقالعاده زيبا و معشوقه افسران اسم و رسم دار ارتش شاه، از جمله سروان خسروانی، كه بعدها در ارتش شاه ژنرال شد و رئيس سازمان تربيت بدني (ورزش) ايران!..
ملكه اعتضادی با برخی از اعضای دربار شاه هم رابطه داشت. بعد از كودتای ۲۸ مرداد با استفاده از رابطههائی كه داشت و خدماتی كه در كودتای ۲۸ مرداد كرده بود از سهامداران بانك ايران و ژاپن شد و پيش از انقلاب از ايران گريخت. گويا در اسرائيل مقيم شد و اخيراً مرد.. او در سالهای بعد از كودتا به يكی از نزديكان اشرف پهلوی تبديل شده و شايعات زيادی در باره نقش او در شبكه قاچاق مواد مخدر در زمان شاه وجود داشت و اينكه با اشرف پهلوی در اين كار شريك بود. عكسی از او وجود دارد كه روز كودتا روی يكی از تانكهای كودتاچیها ايستاده و به سود شاه شعار میدهد! پروين غفاری را موطلائی شهر لقب داده بودند. يكی از پرخوانندهترين پاورقیهای مطبوعات دهه ۳۰ و ۴۰ در ايران پاورقی بود با همين نام "موطلائی شهرما" كه حسينقلی مستعان آن را برای تهران مصور مینوشت. نويسندهای كه با علی دشتی و حجازی بر سر شناخت روح و روان زنان رقابت داشت و هر سه میخواستند بالزاك ايران شوند! پروين غفاری بعد از كودتا يكی از مشهورترين زنان ايران شد. رفيق شخصی مصطفی طوسی از چوبدارها و قصابهای معروف تهران پيش از "هژبر يزدانی" بود. بعدها "هژبر يزدانی" جای او را در قصابخانه تهران گرفت!...
پروين غفاری مدتی هم معشوقه اردشير زاهدی وزير خارجه شاه بود. اين دوران كوتاه بود. پس از مدتی موطلائی تهران تبديل به دامی برای يافتن دختران زيبا برای اعضای دربار و شخص شاه شد. پيش از رسيدن به ۴۰ سالگی، در چند فيلم فارسی هم بازی كرد، كه نقش دست سوم را داشت و بيشتر بدليل زيبائیاش از او در چند فيلم استفاده كردند. او را «پری غفاری» صدا میكردند، كه مخفف پروين است.بعد از آنكه خانههای جمشيد را در دو خيابان شهرنو و نجيبخانه تهران ويران كردند، زنانی كه در آنها زندگی میكردند را ابتدا بردند در خانه ثابت پاسال در انتهای خيابان جُردن. ثابت پاسال نيز از سرمايه داران بزرگ زمان شاه بود كه دستی قوی در واردات داشت و بازاریها و تجار سنتی ايران كه نانشان در زمان شاه آجر شده بود تشنه به خونش بودند. البته عده ای از زنان را نیز در خانه های شهر نو آتش زده و زنده زنده سوزاندند. تصویر زیر یکی از این زنان نگونبخت را روی دست مردم نشان می دهد.