دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 15 فرودین ماه سال 1390

نقد و بررسی : یادداشت روز کیهان " جهش تقويم به سال 2025"

"رجز خوانی و هذیان گویی های قلم بر دست که عجیب شباهتی به بنگی هایی دارد که پس از نشئگی بنگ در عالم رؤیا فرو رفته و میخ شده و تصورات عجیب و غریب مضحک و خنده دار در ذهن شان خطور می کند که فقط ملات و بهانه ی خنده برای سایر رفقای بنگی شان می باشد تا آنقدر بخندند وریسه بروند که بدلیل خشگی دهان و گلو برای چرب کردنش به اصطلاح بنگی ها کره لازم شوند تا از این حالت روانی بدر آیند"

قلم بر دست یادداشت روز نویس برای دور زدن بحران های درونی و عبور از بن بست و انزوای منطقه ای و جهانی سورنا را از در گشادش نواخته است تا که از موضعپیروزی دوری از انتظار مضاف با أمریکا با گرد و خاک بر پا کردن لغز خوانی کند. چونکه همچون مار بازان که آخر معرکه گیری خود مار را به سوی تماشاگران معرکه مار گیری رها می کنند تا در شلوغی نا شی از ترس رفقای همکارشان دست به جیب بری تماشا گران بزنند . وی نیز از هم رسیدن و رو در روی دو نقشه راه و دو استراتژي مهم در تقاطع سال 1390 میان رژیم ضد بشری نا مشروع و آمریکا گفته است. سپس محورش بس رجز و روضه خوانی های همراه با اشک گیری ها نموده است . اما کوچکترین اشاره ای به موضوعات داخلی نکرده است . یعنی اینکه نگفته است که دولت باید پاسخگو باشد که چرا 11 میلیارد دلار فروش نفت را به خزانه ی دولت واریز نکرده است؟ یا نگفته است که چرا دولت آنقدر بی بر نامه و در هم ریخته و آشفنته بازار می باشد که پس از 3 ماه تأخیر قادر نبود که لایحه بودجه ی سال جدید را در پایان سال گذشته در بازار مکاره به تصویب برساند ؟ همچنین کسری بودجه اشافزایش می یابد و موازی آن ضریب واردات کاا ها بر صادرات همچنان در حال فزونی و رشد است . یعنی اینکه ارز مملک یا خزانه ی دولت به برون می رود که موجب بازهم افزایش کسر بودجه و روند رو به رشد نرخ تورم و گرانی و فقر و بیکاری می شود . تازه این در شرایطی است که دولت دست به اقدام جراحی حذف یارانه های دولتی زد تا کسر بودجه را جبران نماید . در صورتی که موجب سرسام آور قیمت هاشده است و رشد بحران گرانی وتورم و موج اعتراضات در آینده را بهمراه دارد . حال رشد اختلافات درونی و علنی شدنش درون با ندهای کودتا گران حاکم که جای خود دارد . مهمتر اینکه جو نا رضایتی رو به رشد که با ضریب افزایش سرکوب و رعب و وحشت بطور موقتی مهار شده است . همینطور تحولات رو به رشد منطقه موجب وحشت حاکمان کودتا گر شده است . به خصوص اینکه قیام ها و نا آرامی های منطقه به عراق و سوریه سرایت کرده است که جزو حیات خلوت و هم پیمان رژیم ضد بشری کودتایی هستند . بد تر اینکه بدلیل شتاب دادن وگسترش سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز که موجب افزایش سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه هم موجب فزونی اعتراض های شدید وتند کشور های شورای همکاری خلیج فارس شده است . ولی تابلوی وارونه ای که هم لهجه و همکار یادداشت روز نویس پاسدار شریعتمداری در یادداشت روز خود ترسیم کرده است . نشان از شتاب گیری قدرت و برتری زود تر از زمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی مقابل آمریکا در منطقه شده است که وی این تقابل را این چنین وارونه به تصویر کشانیده است :ا

"دو نقشه راه و دو استراتژي مهم در تقاطع سال 1390 به هم رسيده اند. يكي نقشه راه و استراتژي 20 ساله جمهوري اسلامي ايران كه از سال 1385 تحت عنوان سند چشم انداز به اجرا گذاشته شد و دوم نقشه راه و استراتژي 25 ساله آمريكا و صهيونيسم بين الملل كه از 10 سال پيش تحت عنوان قرن جديد آمريكايي و خاورميانه جديد- و با قشون كشي به افغانستان تحت عنوان جنگ جهاني چهارم- به اجرا درآمد. افق استراتژي ايران در سال 1404 شمسي (2026 ميلادي) نتايج روشن را ايران در كمتر از 5 سال و آمريكا در كمتر از 10 سال مشاهده مي كنند.ايران قرار بود 15 سال بعد قدرت اول منطقه شود اما به نظر مي رسد اين انتظار در بسياري از شاخص ها و زمينه ها هم اكنون فراهم شده است. ايران اكنون در حوزه سياست خارجي نه با كشورهايي نظير عربستان، بلكه با آمريكا و انگليس و اسرائيل- آن هم از موضع برتر- رقابت مي كند. ملت- دولت ايران به بركت الهام بخشي انقلاب و همت و تلاش مضاعف خويش، اكنون همراه خرسند موج قيام ملت هايي است كه خود را به بنيان پوسيده رژيم هاي مرتجع و وابسته مي كوبند. هر گوشه از خاورميانه بزرگ كه حكومت هايي در تراز خواست ملت هاي مسلمان روي كار بيايند، فتح و گشايش براي جمهوري اسلامي است كه بر خلاف استراتژي استكبار، اهداف خود را در طول بيداري اسلامي و حاكميت ملت ها تعريف كرده است. سند روشن اين ادعا گشايش در روابط ايران با «مصر جديد» است و نمونه هاي قبلي آن را مي توان در عراق و تركيه و فلسطين شاهد بود. در راهبرد جمهوري اسلامي، قدرتمند و حاكم شدن رأي ملت هاي مسلمان نه تنها هيچ جاي نگراني ندارد بلكه انرژي تازه براي اقتدار ام القراي جهان اسلام است، حال آن كه در مقابل، هر نوع تجديد حيات ملت هاي منطقه، آمريكا و اسرائيل و رژيم هاي مرتجعي چون رژيم سعودي را به اضطراب و تشويش مي افكند."

معلوم نیست ملت که همچون دین تبدیل به ابزار مانور تبلیغاتی و صف آرایی قدرت نمایی کاذب حاکمان تهران مقابل آمریکا و رهبران کشور های منطقه شده است به جز این نقش دارای چه حق و حقوق دیگری می باشد که نه داده نشده که حتی مطرح هم نمی شود؟ مگر می شود با شیوه تبلیغاتی بر سر وصورت پننجول کشیدن وشیون و زاری بر پا کردن محور گوری که در آن مرده ای نیست این چنین علیه آمریکا و رئیس جمهور آن مرثیه ونوحه خوانی و عربده کشی و تهدید نمود:

"دولت اوباما نه تنها حيثيت لكه دار شده آمريكا در دولت بوش را اعاده نكرد بلكه با همين رويكردهاي نفرت انگيزي كه در قبال بحرين و يمن و ليبي و حتي مصر و تونس و عربستان پيشه كرد، چاشني انفجار خشم ملت ها را دوباره روشن كرد. اوباما مي خواست بر دست خون آلود سياست آمريكا، دستكش مخملين بپوشد اما هنوز 2 سال از آغاز رياستش نگذشته، همه رشته ها را پنبه كرد. او اواسط زمستان سال گذشته هنگامي كه وزير دفاع خود را راهي منامه كرد و چراغ سبز قتل عام انقلابيون را به نظاميان سعودي و بحريني داد، كار سياستي را كه پس از شوك مصر تحت عنوان «حمايت از مردم سالاري و معترضان» در منطقه در پيش گرفته بود يكسره كرد. اكنون چه كسي از هيلاري كلينتون يا باراك اوباما مي پذيرد كه بگويند «تظاهرات مسالمت آميز و بيان حقوق و منزلت انساني در بخش بزرگي از منطقه خاورميانه مورد تقدير و حمايت ماست» حال آن كه جنازه انقلابيون در منامه و صنعا مقابل دوربين عكاسان رديف شده است"

آخر رژیم ضد بشری که خیلی وقت است که طبل رسوایی اش از بام بر زیر کشیده شده است و خشم و نفرت و کینه ی انباشته شده در ایران آنگونه است که کافیست کمی پیچ سرکوب شل شود و دیوار پوسیده ی نم کشیده ی اختناق دچار ترک شود تا آنگاه موج توفان سیل سهمگین خروشان اعتراضی مردم ایران نشان داده شود که چطوری این دیوار پوسیده ی اختناق بر سر بانیانش تخریب و اینان را مدفون خواهند شد و آشکارا عیان خواهد شد که دلیل عربده کشی و لغز خوانی های پوشالی که قلم بر دست یادداشت روز نویس برای آمریکا و کشور های همسایه کشیده است و نقش مداخله ی گری ولی وقیح و پاسداران در بحرین و... مرتکب می شوند و چنین به دیگران نسبت می دهند ،چقدر پوشالی و کاذب می باشد:

اين همان آمريكايي است كه تا روز آخر كوشيد حسني مبارك را نگه دارد اما در برابر طوفان انقلاب مردم مصر كم آورد. حالا اوباماي گيج و گنگ و جانشين همان رئيس جمهوري كه مي گفت ما از اصلاح طلبان در تهران و بغداد و بيروت دفاع مي كنيم، به تك تيراندازها و رگبارچي ها و تانك هاي سعودي و بحريني و يمني حكم تير داده تا هر جنبنده اي را كه در منامه و رياض و صنعا دم از تغيير در رژيم هاي مرتجع وابسته مي زند و حق حاكميت خود را مطالبه مي كند، به آهن داغ بنوازند. دموكراسي و حقوق بشر و رفورم تراز آمريكا اكنون خود را در منطقه برهنه كرده است. پتكي كه بر سر مردم مسلمان بحرين و يمن و عربستان و اردن كوبيده مي شود، انفجار در شبه جزيره عربستان- حدفاصل خليج فارس تا درياي سرخ- را تسريع خواهد كرد؛ بسيار زودتر از پيش بيني هاي نگران كننده ناظران اطلاعاتي و استراتژيست ها در غرب. آمريكا اكنون به واسطه رژيم سعودي در جنوب خليج فارس و ناتو در شمال خاورميانه، پاي در ميدان جنگ تازه گذاشته و حال آن كه همين ماه گذشته رابرت گيتس در دانشگاه نظامي وست پوينت شهادت داد هرگونه ميل و پيشنهاد مداخله نظامي [پس از شكست جنگ افغانستان و عراق] نشانه بيماري مغزي است. به گواهي همين يك شهادت، هر نظامي كه در بحرين يا ليبي شليك مي كند، گور و يادماني هم براي قدرت و اعتبار كاخ سفيد حفر مي كند "

در ادامه رجز خوانی و هذیان گویی های قلم بر دست که عجیب شباهتی به بنگی هایی دارد که پس از نشئگی بنگ در عالم رؤیا فرو رفته و میخ شده و تصورات عجیب و غریب مضحک و خنده دار در ذهن شان خطور می کند که فقط ملات و بهانه ی خنده برای سایر رفقای بنگی شان می باشد تا آنقدر بخندند وریسه بروند که بدلیل خشگی دهان و گلو برای چرب کردنش به اصطلاح بنگی ها کره لازم شوند تا از این حالت روانی بدر آیند . بنا براین این مدعی تو همان مایه هاست . زیرا که ابتدا از دو نقشه راه و دو تا استراتژی پیش رو که موازی با مشابه ی آن مقابل آمریکا ترسیم شده است . ودست بالا یا پیروزی را برای رژیم ضد بشری و شکست را برای آمریکا و متحدانش در منطقه رقم زده است . در پایان هم باز به همین موضوع را این چنین تکرار کرده است :

"دو نقشه راه و دو استراتژي مهم در سال 1390 پيش روي ماست، يكي نقشه راه خود و ديگري استراتژي گره خورده دشمن. جامعه پويا، صاحب نقشه راه و تقويم است تا بداند كه چگونه راه مي سپارد، در كدام منزل است، با مقصد چه قدر فاصله دارد و كدام گردنه ها كمينگاه و رهزن خيز است. ملت ايران به گواهي همين دو نقشه راه متضاد، بسيار بيش از آن كه برآورد مي كرد، به مقصد نزديك شده است. يك قلم از ده ها جهش انفجاري ايران را همين روزها انجمن سلطنتي علوم بريتانيا بازگفت كه اعلام كرد رشد علمي ايران در 12سال اخير 18برابر شده و با ركورد «11برابر متوسط نرخ جهاني»، داراي سريع ترين رشد علمي در جهان است. در هواي آرام پيش رفتن يك ارزش دارد و در طوفان پيش تاختن ارزشي مضاعف. ما در تلاطم، نه تنها ثبات كشور خود را حفظ كرديم بلكه پيش تاختيم، به بركت مقتداي فرزانه اي كه تدبير و شجاعت و دورانديشي و صبر و بصيرت و مجاهدت را تار و پود ايمان مي شناخت. انگشت اشارت او اكنون به «جهاد اقتصادي» است و اين يعني وقف خدمت سخت كوشانه شدن، دست رد به حاشيه ها و حاشيه سازي ها زدن، دشمني ها را ديدن و با آنها مبارزه جستن. يعني كه كشور الهام بخش امت اسلام در بهار ملت ها، بايد در همه زمينه ها «يك» باشد."

مشخص نیست که چرا قلم زن مدعی لیست کردن سایر افتخارات تاریخی بی نظیر و رقیب جهانی با شکسته نفسی کوتاهی از بیانش کرده است و به لیست ردیف شده ی پیشرفت های علمی و ... خود افزوده نکرده است . زیرا مگر رتبه ی اولی جهانی نقض مستمر محکومیت حقوق بشر چیز یا رتبه ی کمی است که سانسور شده است؟ یا مگر اینکه در کنار 18 برابر شدن رشد علمی در مدت 12 سال مقابل رتبهداری فرار مغز ها از کشور و یا بیش از 4 میلیون دانش آموزان ترک تحصیل کرده بدلیل فقر اقتصادی خانواده ها رقم کوچکی است که محاسبه نشده است؟. تازه آمار بی رقیب و مانند رشد مرگ و میر اول جهانی در جاده های کشور مگر ترقی و پیشرفت علمی نزولی در جاده سازی و عدم امنیت آن رقم کوچکی است که بیانش به فراموشی سپرده شده است؟ یا اینکه مگر 32 سال زیر پوشش مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین که تبدیل به رتبه ی اولی مصرف مواد مخدر در جهان شده است . مگر دستآورد کمی است که با ید نا دیده گرفته شود؟ همچنین مگر در کشور مدعی آزاد و امن ترین کشور جهان از نظر جمعیت رتبه اول جهانی اعدام به خود اختصاص دادن قابل اغماض می باشد. به خصوص این که مکمل قصاب جهان بودن مطبوعات هم جزو افتخارات رژیم ضد بشری ایران شده است؟ یا اینکه مگر می توان نتایج 32 سال مبارزه با بی حجابی و شبیخون فرهنگی همراه با اجرای عدالت را نا دیده انگاشت که تبدیل به رشد بی حجابی آنچنانی شده است که بقول آخوند علم الهدی زنان بد حجاب خطر ناکتر از بمب اتم و آخوند دیگری که کشف کرده سبب زلزله شده است . حال پدید های شوم تن فروشی زنان خیابانی و کودکان کار خیابانی و دختران فراری از خانه ها و کارتن خوابان و خلاصه کشانیدن 80% جمعیت بر زیر خط فقر با بی ارزش یا کاهش ریال معادل 3 سفر یا هزار برابر که قرار است حذف گردد که جزو بخش دیگری از لیست دستآورد های ناچیز 32 ساله است که از قلم مدعی قلم بر دست یادداشت روز نوییس گرد وخاک بر پا کن جاافتاده است . در حالی که با ضمیمه کردنش به لیست ادعا شده ی مرتبط دو نقشه راه و دو استراتژي مهم در سال 1390 پيش رو ی کمک می کرد تا بیشتر موجب جلوتر از زمان حرکت کردن برنامه ی چشم انداز 20 ساله شود . همچنین بیشتر نشان داده می شد که آمریکا در مقابل این نقشه راه و استراتژی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران بر اساس ادعای مطرح شده آسیب پذیر و عقب مانده می باشد؟!

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900115/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 15 فرودین ماه سال 1390

جهش تقويم به سال 2025 (يادداشت روز)