پیر امون 3 گزارش روشنگرانه و انتقادی و تهدیداتی ناشی از حذف یارانه ها وپیامد های آن و تسلیت گفتن به موسوی

سه گزیده ی ضمیمه شده بهم مرتبط می باشد و مخاطبان اصلی اش رفسنجانی بدلیل تسلیت گفتن به موسوی و احمد توکلی بخاطر انتقاد از طرح حذف یارانه های دولتی پاسدار گماشته احمدی نژاد و میر حسین موسوی چون لبیک مورد دلخواه ولی وقیح نامشروع و پاسداران کودتا و دولت نگفته وتوبه نکرده است. با تهدید آشکاری که سایت بی تر مز و دنده ی چماقداران حزب الله با آویزان شدن به رهبر ولی وقیح کرده است که اگر چنانچه منتقدان خاموش نشوند از جمله رفسنجانی به انتقادات شان ادامه دهند حذف فیزیکی یا همچون موسوی و کروبی مورد حصر خانگی واقع می شود. اینگونه شفاف تهدید کردن و وصل به ولی وقیح شدن مشخص است که سرنخ اصلی تجمعات جلوی خانه کروبی اراذل اوباشان لباس شخصی که در نهایت تبدیل به حصر خانگی موسوی و کروبی و همسران شان شد خود ولی وقیح نا مشروع می باشد. چونکه رژیم غیر متعارف وقرون وسطایی و ملوک الطوایفی حاکم بر ایران که 32 سال است به سبک سنگ بستن و سگ رها کردن اداره شده است . بدلیل اینکه ضریب نارضایتی رو به رشد گذاشته است تا جایی که این رشد نا رضایتی تبدیل به خطر جدی شده است طوری که سرکوب و رعب و وحشت هم کاربردش همچون گذشته نیست . برای اینکه رژیم همچون گذشته یک دست نیست که شرکا بر سر قدرت و غارتگری در کنار هم باشند و موضع مشترک علیه ی مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان داشته باشند . به ویژه اینکه پاسداران از پادگان های شان به سوی قبضه ی قدرت به حرکت در آمدند تا خود در قدرت نه سهیم که حاکم باشند . بنابراین با اقدام چراغ خاموش و بقول خودشان همراه با سیاست چند لایه و پیچیده دست به اجرای دو طرح کودتا در دو نمایش خیمه شب بازی های انتخاباتی – انتصاباتی – تقلباتی ریاست جمهوری سوم تیر 84 و 2 خرداد 88 زدند نا پاسدار گماشته احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند . البته با این اقدام رقبا موسوی و کروبی و خاتمی پس زده و کنار گذاشته شدند و افراد مسئول و فعال بدنه ی تشکیلات شان بازداشت و زندانی و منفعل شدند. بخشی هم به برون مرز همچون انگلیس و آمریکا پرتاب شدند تا در دو شبکه و رسانه ی فارسی زبان خط و خطوط دیکته شده را دنبال نمایند. بهر حال در ادامه ی یک دست شدن رژیم ضد بشری کودتایی چون با موج مخالفت ها و اعتراضات گسترده ی ضد حکومتی متوجه شدند . آنگونه که فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح در سراسر ایران طنین انداز شد . لذا برای خاموش کردن این صدا و فریاد اعتراضی ناراضیان می بایست که ضرب و شتم و بازداشت معترضان همراه با شکنجه و اعتراف گیری و اتهامات واهی و ساختگی شدت می یافت تا مقدمه صدور احکام سنگین زندان و اعدام هموار گردد تا که بشود با فضای حکومت نظامی اعلام ناشده جوانفجاری جامعه را مهار و کنترل کرد . به ویژه اینکه شروع وقایع و تحولات منطقه که جرقه ی مقدماتی اش در ایران زده شد . موجب مضاعف شدن ترس و وحشت کودتا گران و ولی وقیح شد . چون نگران از سرایت این موج به درون ایران بوده و هستند . پس ولی وقیح فرصت طلبانه تلاش کرد تا در خطبه ی عربی عید فطر خود وانمود کند که منشأ و الهام بخش قیام های ضد دیکتاتوری منطقه ایران با گرایش اسلامی است که خمینی شیاد 32 سال پیش مبتکرش بود و پایه ریزی اش نمود . به حساب دست به موج سواری از اوضاع تونس و مصر زد تا با تاکتیک منحرف کردن اذهان عمومی تز ِ در برون خانه جنگیدن به جای درون خانه را دنبال و اجرا نماید . اما این فرصت طلبی وی چون مورد انتقاد قیام کنندگان منطقه واقع شد . پس همچون چشم کور کردن به جای زیر ا برو بر داشتن عمل کرد. طوریکه پس از حاکم وتحمیل کردن فضای رعب و وحشت و خفقان و سانسور کودتا گران تصور نمی کردند که در 25 بهمن تظاهرات گسترده با پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و مبارک ، بن علی ، نوبت توست سیدعلی سر داده در خیابان هامی شود . مهمتر اینکه به جز تهران در چندین شهر بزرگ دیگر ایران هم تظاهرات مشابه ی تهران بر گزارشد آنگونه که منتهی به چند شهید و تعداد بیشتر مجروع شد و عده ای کثیر ی هم بازداشت شدند .

بنابراین گذشته از حصر خانگی موسوی و کروبی فشاربر روی رفسنجانی آنچنان افزایش داده شد تا که وادارش کردند مقابل تظاهرات 25 بهمن موضوع گیری و آن را محکوم نماید تا به حساب خودش موقعیت خود ر ا در رأس سیرک مجمع خبر گان رهبری حفظ کند . اما چو ن کودتا گران و ولی وقیح تصمیم به جراحی کردنش از رأس سیرک مجمع خبر گان رهبری گرفته بودند. نه اینگونه موضع گیری رفسنجانی معجزه نکرد ، بلکه همچون فالوده که از بد شانسی دندان می شکند . تبدیل به انتقادات زنجیره ای از وی شد که چرا در 18 ماه گذشته وی نه سکوت نکرد که همگام با فتنه گران حرکت و از اینان حمایت کرده است؟ بهر صورت موضع گیری وی به تصمیم جراحی کردنش ازرأس سیرک مجمع خبر گان شتاب داد . تا اینکه اخیراً رفسنجانی بمناسبت در گذشت پدر موسوی تسلیت به مو سوی گفت و از خدمات گذشته ی موسوی قدر دانی نمود . اما تسلیت گفتن وی به موسوی مثل آب ریختن بر توی لانه ی مور چگان شد . طوریکه پس از اعتراض شدید پاسدار شکنجه گر شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان به رفسنجانی که چرابه موسوی تسلیت گفت .ادامه ی کلاف باز شده را سایت چماقداران حزب الله و اراذل اوباش و کفن پوشان رجا نیوز دنبال کرده است . نا گفته نماند که پاسخ سایت چماقداران حزب الله و لباس شخصی ها وکفن پوشان پیرو خط امام و رهبری رجا نیوز به احمد توکلی هم بدلیل فاش کردن اوضاع خرت و خر و سر کیسه کردن مردم ایران ناشی از حذف طرح یارانه های دولتی و اخطار رشد تورم و گرانی پیامد آن است .به خصوص در مورد مصرف کنندگان گاز و برق و تلفن و قبوض سنگین و تناقض آمیز است که پس از قطع یارانه های دولتی بطور صلواتی ارقام بالا برده می شود تا همان تجربه ای تکرار گردد که زیر پوشش سناریوی عوا مفربی و دروغ و خالی بندی قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان پاسدار گماشته احمدی نژاد موقع تبلیغات ریاست جمهوری اش به مردم به خصوص محرومان و نسل جوان داد . ولی پس از کسب قدرت ، نه قول های داده شده فراموش شد ، بلکه بطور وارونه اقدام شد . زیرا که نه کار ومسکنی به جوانان داده نشد ونه نانی بر توی سفره های محرومان برده نشد بلکه نان های بیشتری از سفره های خالی محرومان ربوده شد و جیب های خالی شان بیشتر خالی ترشد. اکنون مشابه ی این تراژدی از طریق حذف یارانه های دولتی پیگیری می شود. طوریکه موجب بلند شدن صدا های انتقادی در بازار مکاره شده است . البته این انتقادات به شیوه ی تهدید و تحقیر کردن از سوی چماقداران حامی دولت نا مشروع همچون سایت چماقداران رجا نیوز به احمد توکلی رئیس کمسیون پژوهش های بازار مکاره داده شده است که بدلیل انتقاد کردنش از دولت و اهداف اقتصادی و حذف یارانه های دولتی است . همچنین یقه رفسجانی جراحی شده از رأس سیرک مجمع خبر گان رهبری بد جوری گرفته شده و تهدد به سرنوشت مشابه موسوی و کروبی شده است که چرا تسلیت به کسی گفته و از وی قدر دردانی نموده که متهم به یزید زمان وهمکار دستگاه های جاسوسی آمریکا واسرائیل وانگلیس می باشد؟

17 فروردین ماه سال 1390

وقتي متهم‌كنندگان دولت به ارضای "شهوت خرج كردن" و "قدرت طلبی" منشور اخلاقي مي‌نويسند

! http://rajanews.com/detail.asp?id=83508

وقتی در جواب یک انتقاد(1)، منشور اخلاقی(2) منتشر می‏شود، طبیعی‏ترین انتظار از بانیان آن منشور، مراعات آن است!

چندی پیش رجانیوز برخورد غیرمنطقی و غیرمنصفانه احمد توکلی با اجرای موفق قانون هدفمند کردن یارانه‏ها و نیز سوء استفاده رسانه‏های بیگانه از مواضع غیرمنصفانه او را متذکر شد.(3) ماجرا از این قرار است که در ماه‌های پایانی سال گذشته، سایت خبری الف در واکنش به مطلب انتقادی جانب سکوت را برگزید و در عوض یادداشتی منتشر کرد که بیشتر حکم منشوری اخلاقی داشت. نگارنده ذیل عنوان "تكلیف امروز ما در برابر چشم‏های ناپاک دشمن" نوشته بود: «ما از چند ماه پیش با جدی شدن اجرای قانون هدفمندكردن یارانه‌ها، نقد آن را متوقف كردیم... اكنون زمان نقد مبانی این قانون و روش اجرایی دولت نیست. حتی نباید كلمه‌ای به زبان آورد تا دشمنان این كشور را كه در تلاش برای به شكست كشاندن این كار بزرگ، امیدوار كند. امروز اگر حتی دوستی از روی غفلت، نیش و كنایه‌ای هم بزند، به هیچ وجه نباید به خود بگیریم چرا كه لشگر رسانه‌ای دشمن منتظر است تا یك كلمه در نقد عملیات جاری از قلم یا زبان ما تراوش كند تا از كاه كوهی بسازد و مردم را مأیوس كند.»احمد توکلی البته به منشوری که برای فرار از پاسخگویی در سایت خبری او منتشر شد، پایبند نماند و خیلی زود در مصاحبه با ویژه‏نامه نوروزی روزنامه همشهری همان طریق گذشته را در خصوص قانون هدفمند کردن یارانه‏ها پیش گرفت. او موفقیت دولت در اجرای این قانون را به این جهت دانست که در کشور فضایی امنیتی ایجاد شده است و سایرین هم به خاطر ترس از زندان مجبور به همکاری با دولت شده‏اند.(4)سخنان غیرمنطقی و نا‏به‏جای توکلی و روایت مغلوط او از روند قانونی و اجرایی شدن هدفمندی یارانه‏ها خیلی زود شعف رسانه‏های بیگانه را برانگیخت و به تیتر یک رسانه‌هايي مانند راديو فردا و راديو اسرائيل تبدیل شد. این موضوع مورد انتقاد رجانیوز قرار گرفت و این انتقاد با واکنش سایت خبری الف که پیشتر خود منشور اخلاقی منتشر کرده بود، مواجه شد.در دوره‌اي که سخن از تورم بود و سایت خبری آقاي توکلی تیتر می‏زد: «"صدای پای تورم در اقتصاد ایران"، "افسون یارانه‌ها"، "منتظر عواقب وخیم حذف یارانه‌ها باشید"، "آثار فاجعه‏بار حذف یارانه‏ها بر بخش کشاورزی ایران"، "فرصتی برای حذف حذف یارانه‏ها"، "هشدار نسبت به تورم شدید و عواقب پیشنهاد 40 هزار میلیاردی"، "هشدار به تبعات اجتماعی لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها"، "شوک تورمی در ونزوئلا به دنبال اصلاحات ارزی چاوز"، "نگرانی از امنیتی‏کردن هدفمندسازی یارانه‏ها" و...»، آن روز که کم‏کم سخن از تورم‏های 50 و 70 درصدی به میان آمد و کسانی که خود را منتقد اقتصادی دولت می‏نامیدند، از وقوع انقلاب در کشور بیم می‏دادند، یکی از سرفصل‏های مورد بحث، تورم انتظاری بود. پرسش این است که آیا جلوی تورم انتظاری با ایجاد کردن فضای امنیتی و ترساندن از زندان گرفته شد؟! آیا طرح چنین حرف‏هایی در مورد قانونی که رهبر انقلاب اجرای مطلوب آن را بزرگ‌ترین نشانه توجه به نامگذاری سال همت مضاعف و کار مضاعف دانستند، مایه شرمساری نیست؟ این چه رسم ولایت‌مداری است که مواضع و قضاوت‏های آقای توکلی را تا این اندازه متفاوت رقم می‏زند؟ به راستی اگر بی‏بی‏سی می‏خواست به مواجهه با دولت برخیزد، لحن مناسب‌تري انتخاب نمي‌كرد؟: «لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها، با معیارهای دوگانه‌ای به مردم ایران (حداقل كارگران و كارمندان و حقوق بگیران، نه تجار و كارفرمایان و سرمایه‌داران) نگاه می‌كند... از دولتی كه شعارهای عدالت‌گرایانه سر می‌دهد، چنین رفتاری با گروه‌های ضعیف مردم(كارگران و كارمندان)، عجیب است و این تناقض را می‌توان ناشی از خلأ یك تئوری روشن اقتصادی در دولت نهم دانست.»احمد توکلی که می‏تواند از یک مجرم امنیتی که در دادگاه هم محکوم شد، یعنی موسویان طلب حلالیت کند، آیا لازم نیست به خاطر مطالبی از این دست که تعدادشان کم نیست از دولت طلب حلالیت کند؟ آیا دولت با هدفمند کردن از مردم می‏خواست هزینه‏های "شهوت خرج‏کردن" و "قدرت‏طلبی" مدیریران دولتی را بپردازد؟ آیا نگارنده‏ی جوابیه سایت الف اکنون این نوشتار را با تمام انگیزه‏خوانی‏ها و انتساباتش واجد دفاع می‏داند و آن را نقد منصفانه و اقتصادی می‏داند؟

آقای هاشمی تو هم دلت حبس خانگی می خواهد، بسم الله!

http://bazrafkan.blogfa.com/post-274.aspx

خدا همه رفتگان از اسلام را بیامرزد. ولی این چه ربطی به میرحسین موسوی، یزید زمانه دارد. او که از اهل اسلام نیست. بحمدالله همه متوجه هستیم که آنانی که بر ولی جامعه دینی قیام کنند اهل اسلام نیستند و بلکه از کفار نیز بدتر و پلیدترند. هاشمی رفسنجانی حال که نظام اسلامی امر به تبعید و انزوای مطلق، یکی خائنین بزرگ به اسلام میرحسین موسوی داده است، پیغام می دهد که ما هنوز از تو حمایت می کنیم و هنوز هم شما را از خادمین به اسلام می دانیم.حقا و انصافا نظام اسلامی و امت حزب الله چقدر باید نجابت به خرج بدهند که بعد از آن همه زخم و نیشی که هاشمی رفسنجانی به امام و انقلاب زد، هنوز هم حداقل حق حیاتی برای او قائل هستند. به خدا قسم جز به لطف این تشرهای مقام معظم رهبری است که زنده هستید. الان هم حکم اعدام برای شما صادر نمی کنیم ولی خوب بدانید که بزرگتر از شما منتظری مقبور، نیز بر سر همین حمایت ها به گوشه حبس خانگی فرو رفت. منتظری فقیه عالیقدر در بهترین حالت اجتهاد غلط خود را بر اجتهاد و تشخیص امام خمینی ارجحیت داد، تا آخر زیر جنازه اش هم علیه اسلام شعار سر داده شود. تو نیز بر همان منوال در خوش بینانه ترین حالت که اشتباه غیرعمد کرده باشی، منتظر باش تا بهایی ها و صهیونیست پرست ها زیر جنازه ات حاضر شوند، مگر توبه کنی و الخ.عجیب است که باید به این سرعت بعد موضع گیری های دیرهنگام و پشمکی شما پس 25 بهمن 89 خداوند لطف و عنایتش را دوباره شامل حال ملت بکند تا رگه های بغض و نفرت شما نسبت به حرکت کنونی جمهوری اسلامی بیرون بریزد. این بار به اسم تسلیت به مناسبت فوت مرحوم میراسماعیل موسوی. چقدر خوشحالیم که تنش همچنان باقی است، نه اینکه التهاب و ناآرامی در مملکت امر مطلوبی است. بلکه اثبات کینه های شتری نسبت به حرکت اصیل انقلاب که ممکن است طی رونمایه های لطیف و ظریف مدتی پنهان بماند، به مدد لطف خداوند رونمایی می شود. بلکه خوشحالیم آنانی که از دو دندان زدن شما نسبت به فتنه، عروسی گرفته بودند و بزدلی و بی عرضگی شان را در محکومیت تو و امثال تو، چندروزی پنهان کردند؛ دوباره به چه کنم چه کنم می افتند و مجبورند در برابر خیانت جدید شما موضعی داشته باشندبه خصوص مهندس میرحسین موسوی»، اگر جنایات موسوی یکی بود و آن خداجو خواندن اشقیای روز عاشورای هشتاد و هشت تهران بود، همین بس بود که خودش و همه همفکرانش از اسرائیلی ها پست و پلیدتر شوند، که شده اند. این شعار نیست چرا که ایشان با حمایت امثال تو و سکوت بزدل هایی چون برخی نمایندگان مجلس دل اسرائیلی های بچه کش را خوشحال کرد. جهت اطلاع امسال در نطق عمومی شورای حقوق بشر باز هم نماینده اسرائیل -مثل شما- حمایت خود را از خائنین به جهان اسلام ابراز داشت. جناب آقای هاشمی رفسنجانی تسلیت گفتن به خانواده های داغ دیده کاری بس شریف و انسانی است. اما چنین کاری از سوی شما که شخصیتی فوق سیاسی دارید و با اشاره مشخص به دروغگوی بزرگی که چهره وجیه و آبروی جمهوری اسلامی را در سی سالگی اش هدف قرار داد، چیزی جز حمایت مجدد و مکرر از تمامی خبائث و جنایات این فرد نیست. چه رسد به اینکه نسبت به خدمات اسبوق جناب مهندس نسبت به وطن اظهار تقدیر و تحسین گردد. شدت نفرت و عصبانیت نسبت به این قدررشناسی رذیلانه شما، قلم و زبان قادر به بیان عمق چندرنگی سیاسی شما نیست.بلاشک ناخدای مملکت ما، حضرت آقاست و حکم آن است که او فرماید. باقی همه طفیلی حضرت ایشان. اما بدین نوشته نه به شما، به کسانی که ممکن است در دلشان جرأتی پیدا کنند هشداری است، تا بدانند، امت حزب الله کینه و نفرت خود را از سران فتنه و هواداران فتنه و سکوت کنندگان فتنه از خاطر نبرده و نمی برد.آقای هاشمی رفسنجانی شما هم اگر دلت حبس خانگی می خواهد بسم الله!مرتبط:در ستایش اقتدار 2: هر کس در انجام امر مولا سستی کند، خانه اش را باید به آتش کشید!

چرا قبوض گاز سرسام‌آور است؟

http://www.fararu.com/vdciqqay.t1arv2bcct.html

سایت الف وابسته به احمد توکلی نماینده تهران و رییس مرکز پژوهش‌های مجلس درباره علت صدور قبض‌های گاز با ارقام بالا نوشت‌: پس از اجراي مرحله اول طرح هدفمند كردن يارانه‌ها، به مرور قبض‌هاي جديد آب، برق و گاز با احتساب قيمت‌هاي جديد براي مشتركين ارسال شده‌اند. در اين ميان قبوض جديد گاز باعث تعجب عده زيادي از مشتركين شده‌اند. اين امر به خصوص براي مصرف كنندگان چند گانه‌اي كه از يك كنتور مشترك استفاده كرده‌اند، بيشتر رخ مي‌نمايد؛ به گونه‌اي كه نرخ‌هاي بعضي از اين قبوض هر شنونده‌اي را دچار حيرت مي‌كند. اما سوال اينجاست كه اين مشكل واقعا از كجا ناشي مي‌شود و ريشه در چه چيزي دارد؟ براي پاسخ به اين سوال ابتدا ميزان مصرف و صورتحساب دو مشتري را كه هر دو در يك منطقه جغرافيايي از لحاظ تقسيم بندي شركت ملي گاز قرار دارند به عنوان مبنا طرح مي‌كنيم. قبض اول مربوط است به يك منزل مسكوني ويلايي ساز كه محل سكونت يك خانوار است و قبض دوم هم مربوط است به يك منزل مسكوني ويلايي ساز دو طبقه كه محل سكونت دو خانواده است. ميزان مصرف مبلغ پرداختي .1- 600 متر مكعب 283/000 ريال .2- 1700 متر مكعب 3/200/000 ريال .اما براي پاسخ به اين «مشكل كجاست» به چند نكته مي‌توان اشاره كرد: اول آنكه برخلاف وعده‌هاي مسوولان شركت ملي گاز قبل از اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها مبني بر آمادگي تفكيك نمودن كنتورهاي مشترك، اين كار به‌رغم درخواست تعداد زيادي از مشتركين اتفاق نيفتاده است و به همين دليل امكان صادر كردن قبوض به صورت عادلانه از بين رفته است. تعداد محدودي هم كه بعد از طی کردن یک بوروکراسی طولانی موفق به دريافت كنتورهاي جداگانه‌اي شدند، اين كار را با هزينه‌هاي بسيار بيشتري از رقم 000/400 ريال داده شده انجام دادند. دوم آنكه در قبوض مشترك به جاي آنكه ابتدا ميزان مصرف بر تعداد مشتركين تقسيم شوند و سپس محاسبات مربوط به قيمت انجام شود، نظام قيمت‌گذاري به شكلي است كه ابتدا قيمت با توجه به ميزان مصرف كنتور محاسبه مي‌شود سپس سرجمع قيمت محاسبه شده بر تعداد مشتركين تقسيم مي‌شود. بدين ترتيب و با توجه به نظام قيمت‌گذاي پله‌اي با فاصله طبقاتي كم، مشتري‌هايي كه از كنتورهاي مشترك استفاده مي‌كنند، بايد قيمت‌هاي تصاعدي بپردازند. به عنوان مثال در مورد مشتري شماره دو كه در مثال بالا به آن اشاره شد، به جاي آنكه 1700 متر مكعب مصرفي ابتدا به تعداد دو خانوار تقسيم شود تا ميانگين تقريبي استفاده هر مشترك به دست آيد (كه در اين مورد حدود 850 متر مكعب است.) و سپس قيمت كل محاسبه شود، قيمت كل از سرجمع مصرف كه در پله‌هاي بالا قرار دارد محاسبه مي‌شود و شركت گاز به مشتريان اعلام مي‌دارد كه پس از محاسبه قيمت كل مشتريان در ميان خود آن را به تعداد خانوارهايي كه از يك كنتور استفاده مي‌كنند، تقسيم كنند و سپس قيمت كل را پرداخت نمايند كه اين امر با وعده‌هاي مسوولان شركت ملي گاز و دولت محترم پيش از آغاز طرح هدفمند كردن يارانه‌ها به مردم مبني بر افزايش پيدا نكردن زياد و غيرقاعده قيمت گاز خانوارها در تناقض است و موجبات بي اعتمادي و نارضايتي عده‌اي از شهروندان را فراهم آورده است.