جشن عمامه گذاری از سوی آخوند مکارم شیرازی

گفته میشه فتنه ز عمامه خیزد با عبا و ردا

چون عوامفریبانه خاموش می کند هر صدا

خود خواهی میکنه آخوند عمامه دار بی پروا

شکل گرایی میکنه تا محو شود محتوا

مردم از چاه فتاده توی چاه

شده اند اسیر شیح روسیاه

که نشسته است جای شاه

زندگی مردم کرده است تباه

این مدل غیر اهلی ِ راه براه

مدعیست که نمی کند اشتباه

نماینده خداست و مردم گمراه

وظیفه دارد آنان را کند سر براه

مفت خوران حوزوی رسیده بقدرت

که حتی راست نمی گویند بندرت

سلطه یافته اند بر خاک وطن

همه را متهم می کنندبه دشمن

باهم جنگ قدرت دارند و دعوا

جای قانون صادر می کنند فتوا

تا چنین باهم کرده با شند نجوا

توانند علیه ی هم فیل کنند بهوا

طلبه های توی حجره ی تتنگ

این بقدرت رسید گان مایه ننگ

با منتقد و رقیب دارند سرجنگ

کنون بر روی قالی بزرگ نخ فرنگ

دست به نمایش می زنند و ابتکار

تا عمامه گذاری کنند با افتخار

بی خیالند سفرهاست خالی

برای مردم نمانده است حالی

چون خود شده اند صاحب مالی

زیر پای شانست نخ فرنگ قالی

گر مردم شده اند کارتن خواب

متهم می شوند به ضد انقلاب

شهرها پر شده ازآلونک نشین

نه خانه دارند، نه ملک، نه زمین

اما آخوندها شدندصاحب همه چیز

شکمباره اند ، با چشمان هیز

ضد بشر ند و هم زن ستیز

با آنان عناددارند و سر ستیز

سریع و قبراق و بس تند و تیز

به هرجا و هرچیز می زنند گریز

تا بانمایش جای دوست و دشمن

اجرا نمایند در هر محفل و انجمن

با هنر سیاه کاری و دلقک بازی

مردم سیاه می کنند با سیاه بازی

هستند مخالف ساز و آواز و کمانچه

چون بر سر می بندند یک توپ پارچه

این حامیان مرگ گوی بر زندگان

درود دهندگان زنده بادا مردگان

دانشگاه را حوزه کردند و پادگان

با زنان رفتار می کنندچون بردگان

دشمنی دارند با دانشجو ودانشگاه

برپامی دارند بساط دار در هر گذرگاه

کنون یک آخوند را کرده اند رهبر

تا چپ و راست وی رود سر منبر

از تهدید وتحقیر و سرکوب دهد خبر

با گرانی کمرها خم کندمثل خیارچنبر

اما گر به اذهان عمومی شود رجوع

عیان می شود رژیم هست نا مشروع

چون تجربه حکومت د ینی 33 ساله

مردم به زجر و فغان کشانیده و ناله

هر زمان که مردم می یابند رخصت

یا اینکه می توانند کسب کنند فرصت

سریع دست می زنند به تظاهرات

شعار می دهند علیه قدرت و اختیارات

گویندرهبر نا مشروع می کندسوء استفاده

با ژست قدرت کاذب ابلهانه وفیس و افاده

هی دهان می گشاید این هر جایی

تا با بهانه ی ضد اسراییلی و آمریکایی

وانمود کند هست حامی ملت فلسطین

تا بفراموشی سپارد جنایا ت زندان اوین

چون وحشت دارد مردم می زنند فریاد

مرگ بر دیکتاتور و رهبر می گویند زیاد

خطاب به رهبر و پاسدار احمدی نژاد

گویند عملکرد 33 ساله نبرده اند از یاد

بلند پیام شفاف می دهند بطور یقین

حکومت دینی نمی خواهند بیش از این

چون ملایان روضه خوان دو زاری

دین را تبدیل کرده اند به ابزاری

مردم به فلاکت کشاندتد و خواری

تا خود غارتگری کنند با دگر آزاری

اما مردم از یاد نبرده ونکردندفراموش

تا تفهیم کنند به آخوندهای درازگوش

بهر حال آخوند های منبری گدا زاده

هم خود حاکم شده اند هم آقازاده

دست به غارت می زنند، می کنندجنایت

تا از عملکرد خود داشته باشند رضایت

پس نادیده می گیرند هرگونه شکایت

تا توانند وارونه بازگو کنند هر روایت

مردم نه نان دارند نه خانه، نه خوراک و لباس

درعوض فقر و بیکاری دارند و بر تن کرباس

شده اند اسیر و گروگان مشتی آخوند خناس

آنگونه که یکی ازدیگر ی بیش هست نسناس

برای اینکه رقابت کنندبا تاج گذاری

برپا داشتند جشن عمامه گذاری

چون دین را تبدیل کردند به ابزار

تادرسایه قدرت، مردم دهند آزار

بهر حال آخوند های فتنه انگیز نمامه

صاحب قدرت و ثروت شده اند با عمامه

جای کشیدن تریاک، آن می کنند اماله

تا گاو را اشتباهی به گیرند با گوساله

برای حفظ قدرت با ابلیس می کنند معامله

تا هر طوری شده به نفع خود کنند معادله

کنون آخوند شیاد شکر دزد مکارم شیرازی

با شیادی و خود خواهی وفریب و طنازی

همچون فرمانده های پادگان می دهند مدال

وی جشن عمامه گذاری برپا کرده این دجال

گفته میشه فتنه ز عمامه خیزد با عبا و ردا

چون عوامفریبانه خاموش می کند هر صدا

خود خواهی میکنه آخوند عمامه دار بی پروا

شکل گرایی میکنه تا محو شود محتوا

چون دین را تبدیل کرده اند به یک دکان

شعبه اش هرجا برپا کردند این مفسدان

تادانشجویان ا خراج کنند ببرند زندا ن

مردم عزادار و داغدار کنند خود خندان

بلی زیر پرچم دین فروشی و شیادی

دروغین به خر حواله دادند اقتصادی

تا آن را خود داشته باشند با ایادی

درعوض از مردم بگیرند رفاه و آزادی

12 تیر90