روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 15 تیر ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری "رژيم مصر، باز هم خيانت به آرمان فلسطين"
" توطئه و جنایت علیه فلسطینان را رهبران رژیم ضد بشری مرتکب می شوند، اما رئیس جمهور مصر و محمود عباس متهم به خیانت شده اند !

ماهیت رژیم ضد بشری فرافکن و عوامفریب و دروغگوی که بی پرنسیب و مسئولیت به قوانین بین المللی است و احترام متقابل روابط دیپلماتیک با سایر کشور ها به خصوص همسایگان وکشور های منطقه را رعایت نمی کند. اکنون از سوی سرمقاله نویس بطور آشکار به نمایش گذاشته شده است که تاکتیک و سیاست منحرف کردن اذهان عمومی و سر کار گذاشتن مردم است . بهر حال اکنون نظرات اتهامی متناقض درونی وبرونی ساخته و بازتاب داده شده است که بیانگر ماهیت و ساختار ضد بشری رژیم نامشروع کودتاگران است. چونکه در شرایطی که قلم بر دست یادداشت روز نویس دروغ نامه کیهان در شماره امروز خود رهبران رقیب را نفوذی های مأمور دشمن بیگانه معرفی کرده و اینان را مسئول اختلاف درون باندهای مافیائی و نهاد های حکومتی دانسته است . اما اکنون همتای سر مقاله نویس وی نماینده ی مردم فلسطین شده و با آدرس غلط دادن مصر را متهم به خیانت به آرمان فلسطین کرده است . آیا با اینگونه شیوه های اتهامی واقعاً این رژیم ضد بشری می تواند فراخور دنیای متمدن کنونی باشد؟ آیا چنین رژیم فرافکن می تواند مشروعیت داشته باشد ومی بایست در نهاد های بین المللی حضور داشته باشد؟ آیا جهان متمدن و حکومت های دمکراتیک اجبار دارند که چنین رژیم ضد بشری را تحمل کنند که نه آشکارا در امور داخلی سایر کشور ها مداخله گری می کند ، بلکه رهبران کشور های دیگر را متهم به خیانت می نماید که چرا تن به خواست های باج گیرانه اش نداده است؟ یا اینکه چرا مصرنوار مرزی اش با نوار غزه ی فلسطین راباز نگذاشته است تا که پاسداران کودتا گر و تروریست بتوانند زیر پوشش امداد رسانی و خدمات انسانی برای ساکنین نوار غزه سلاح وارد نوار غزه کنند و در اختیار حماس گذارند تا که با تحریک و تشویق کردن حماس به ایجاد تنش میان فلسطین و اسرائیل دامن بزنند، به نیت اینکه فضا برای بر پائی جنگی دیگر در خاور میانه فراهم گردد و بستر ساز عبور از بحران هسته ای شود که دچار بحران خطیر شده است . ولی چون دولت مصر با مسدود نگهداشتن نوار غزه در دام وتوطئه تدارک دیده شده ی بیت جماران و پاسداران کودتاگر نیفتاده است . بنابراین سر مقاله نویس حسنی مبارک رئیس جمهور مصر و محمود عباس و کشور های عربی را اینگونه متهم به خیانت به آرمان فلسطین و تهدید شان نموده است:

" واقعيت تلخ اينست كه قاهره با گشودن گذرگاه رفح مي‌توانست و هنوز هم مي‌تواند به فجايع مرگبار غزه پايان دهد و زندگي عادي را به غزه باز گرداند. ولي مبارك و رژيم جنايتكارش همچنان در خدمت اهداف صهيونيستي قرار دارند. قاهره با تشديد فشارها بر غزه، عملاً سرگرم آنست كه حلقه محاصره عليه مردم غزه را تنگ‌تر كند. اين آرزوي رژيم صهيونيستي و مزدوران منطقه‌اي آنست كه بتواند از اين طريق مقاومت اسلامي فلسطين را به زانو در آورد . رژيم قاهره نبايد تصور كند كه با اعمال فشار بر حماس و مقاومت اسلامي قادر است به خوش خدمتي نسبت به صهيونيستها ادامه دهد و از اعتراض و نفرت دنياي اسلام درامان باشد. مبارك نبايد تصور كند كه خيانتها و جناياتش ناديده تلقي مي‌شود و فشار روزافزون عليه غزه بدون واكنش است. دنيا ميداند كه بخش اعظم فشارهاي وارده بر مردم مظلوم غزه دقيقاً از جانب رژيم كمپ ديويدي قاهره اعمال مي‌شود و بخش ديگري كه از جانب اشغالگران است، نيز با درخواست مشترك مصر، ارتجاع عرب و طيف خائن محمود عباس به اجرا درآمده است. حتي رژيم قاهره در جريان جنگ 22 روزه نيز باهمدستي آمريكا، انگليس و ارتجاع عرب مخالف برقراري آتش بس زودرس بود و اصرار داشت بمبارانها و استفاده از بمب‌هاي فسفري و ناپالم تا پايان كار حماس و سقوط غزه ادامه يابد. در واقع صهيونيستها قادر بر ادامه شرارت نبودند ولي قاهره همچنان طالب استمرار جنايت بود و به چيزي كمتر از نابودي مقاومت اسلامي درغزه نمي‌انديشيد"

در خاتمه اینکه برای چه سر مقاله نویس به خودش حق داده است که سخنگوی حماس و وکیل تسخیری ساکنین فلسطینان نوار غزه شود و در راستای سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص در خاورمیانه که تاریخچه 31 ساله دارد از موضع فرافکنانه اتهاماتی همچون خیانت دیگران را محکوم کند که در اصل شامل حال رهبر لوطی جماران و سایر مسولان حکومتی و پاسداران کودتا گران می شود و فراخور عملکرد اینان است. زیرا که اثبات آن آسان می باشد. بطور مثال مگر فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه و احمدی نژاد که از 22 خرداد 88 تا حال سر داده شده است ، دیگر جای هیچگونه ابهامی باقی می گذارد که دید و نظر مردم ایران نسبت به رهبر لوطی جماران و رئیس جمهور پاسدار نامشروع چیست؟ بنابراین مگر حاکمان رژیم ضد بشری در 32 سال گذشته چه گلی بر سر مردم ایران زده اند؟ یا اینکه پس از اشغال نظامی عراق در این کشور چه کرده اند ؟ مگرجز این بوده است که به با تلاق کردن عراق شتاب نداده و آن را تبدیل به حیات خلوت خودنکرده اند تا که اهداف باج خواهانه چانه زنی مذاکرات هسته ای را دنبال نمایند؟ همچنین مگر تلاش برای تبدیل کردن عراق به سرپل و کانون صدور تروریسم و ارتجاع و بحران خاور میانه نکرده اند؟البته با تجربه ای که پاسداران در راه اندازی 2 جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و جنگ 22 روزه حماس با اسرائیل در نوازه وجود دارد . به خصوص اینکه سابقه ی توطئه ی جنایت آمیز جنگ داخلی میان حماس و ساف و بردار کشی هم موجود است که منتهی به جدائی نوار غزه شد که در ادامه ساکنین فلسطین دچار سرنوشت شوم کنونی محاصره و تحریم شده اند ،چه اقدام مثبت دیگری برای مردم فلسطین حاکمان ضد بشری ایران انجام داده اند که اکنون سر مقاله نویس پا را فراتر از مسئولیت خود گذاشته است و از موضع ضد آمریکائی نماینده و سخنگوی مردم وحکومت خود مختار فلسطین شده است؟ آنگاه با آویزان شدن به صدور یک ائتلاف بیانیه ی گروه های فلسطینی که در دمشق منتشر شده است که می بایست توطئه ی مشترک حماس و دمشق و تهران علیه ی محمود عباس رهبر حکومت خود مختار فلسطین باشد بهانه و فرصت برای سرمقاله نویس بدست آمده است تاکه محمود عباس و حسنی مبارک رئیس جمهور مصر را متهم به شکست تلاش میان گروه های فلسطینی و خیانت کند . سپس پیرامون این بیانیه مانور جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی مصر داده است که چرا مرز خود با نوارغزه برای ارسال سلاح از سوی پاسداران به این نوارباز نگذاشته است تا زمینه بحران آفرینی و جنگ افروزی دیگری در خاور میانه به وجود آید تاهمانگونه که گفته شد فضای برای عبور از بحران هسته ای به وجود آید.

هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890415/13890415_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 15 تیر ماه سال 1389
رژيم مصر، باز هم خيانت به آرمان فلسطين