روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 17آبان ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله " طعمه گذاري شگرد جديد واشنگتن "

"هم ادعای غلیظ ضد آمریکائی داشتن ،هم دیدار پنهانی با دلال و جاسوسش داشتن! "

درستون جهت اطلاع ورق پاره ی جموری اسلامی مورخ 17 آبان این دو زیر خبر گزارش شده است که مر بوط به رحیم مشائی است که هم مشاور ویژه یا مرشد تشبیه شده به شمس برای پاسدار گماشته احمدی نژاد است. هم اینکه پدر زن آقا زاده پاسدار احمدی نژاد می باشد که گزارش این دو خبر اینگونه هستند :

" افشای ملاقات‌های محرمانه مشایی و دلال رابطه با آمریکا در ویلای شمال. چهره دلال سياسي آمريكا بار ديگر پشت پرده تلاش براي مذاكره و سازش ميان تهران و واشنگتن افشا شد. سايت آينده جزئيات تازه اي از سفر پنهاني و ملاقات محرمانه هوشنگ اميراحمدي با بعضي مقامات دولتي ايران در يك ويلا در شمال كشور را فاش كرد و نوشت : امير احمدي بعد از اين سفر محرمانه در مصاحبه اي با « بي . بي . سي » ضمن اظهار اطمينان از تحويل دادن اورانيوم توسط ايران از جلسات خود با برخي مقامات مهم ايران خبر داد. آينده افزوده است : گفته ميشود اين ملاقات براي دورماندن از چشم نهادهاي نظارتي در ويلائي در استان گيلان انجام شده است . چرا خدا محور وحدت نشده است من مي گويم مشكل اين است كه به تعداد انسانها خدا هست.اسفنديار رحيم مشائي باز هم سراغ خدا رفت و در كنفرانس انجمن ساليانه دانشگاههاي باز كه به ميزباني دانشگاه پيام نور و در سالن همايش هاي صدا و سيما برگزار شده بود سخنراني كرد. خبر آنلاين نوشت : رئيس دفتر احمدي نژاد با اشاره به سخنراني اش در يكي از دانشگاههاي آمريكا افزود : در آنجا گفتم چرا خدا محور وحدت انسانها نيست و الان نيز تاكيد مي كنم كه خدا محور وحدت انسانها نيست و حتي امروز هم بشر به وحدت نرسيده است چرا كه اگر به وحدت رسيده بود اين همه خونريزي و جنگ صورت نمي گرفت . براساس همين گزارش وي ادامه داد : « كاوش هاي باستان شناسي نشان مي دهد كه انسان به خدا اعتماد داشته است اما چرا خدا محور وحدت نشده است من مي گويم مشكل اين است كه به تعداد انسانها خدا هست و خداي هر انساني با توجه به شناخت آن فرد از خدا با خداي فرد ديگر متفاوت است . ملت ها در طول تاريخ همواره يك خدا را نپرستيده اند چون انسانها خداهاي متفاوت دارند. » اين براي چندمين بار است كه مشائي وارد مقولاتي مي شود كه اطلاعاتي درباره آنها ندارد"

حال داشته باشید وقتی مشاور ویژه ی دیگر پا سدار گماشته احمدی نژاد یک شهروند آمریکائی است که بنام حمید مولا نا می باشد که بقول سایت تا بناک پاسدارمحسن رضائی این اننتخاب بر خلاف قا نون اساسی رژیم فاشیستی مذهبی کودتائی می باشد. از سوی دیگر رحیم مشائی مشاور نزدیک پاسدار گماشته احمدی نژاد که نه بطور آزادانه بحث های مسئله دار خارج از حوزوی می کند ، بلکه با دلال و جاسوس معلوم الحال چند جانبه هوشنگ امیر احمدی در هتلی در شمال کشور دیدار خصوصی پنهانی داشته است. سپس این دلال جاسوس سر و کله اش در شبکه تلویزیونی فارسی زبان دولت فخیمه ی انگلیس پیدا شد و پیام داد که وی خبر موثق از موافقت با پیشنهادات مذاکرت هسته ای انتقال اورانیوم غنی شده3/5% با آمریکا به خارج را داد و گفت که مقامات رژیم فاشیستی مذهبی کودتائی ان موافقت مذاکرات هسته ای ژنو وین را پذیرفته است . حال مقایسه کنید که چگونه بطور همزمان رهبران رقیب مغلوب متهم به خیانت همکاری با آمریکا جاسوسی با سیای آمریکا با اتهام طرح کودتای مخملین می شوند ? از طرف دیگر شاهد بود یم که چگونه بمناسبت روز 13 آبان سی امین سالروزاشغال سفارت آمریکا چه گرد و خاکی بر پا شد و چطوری رهبران رقیب مغلوب متهم به همسوئی به اسرائیل و آمریکا شدند و چگونه و حامیانش مورد ضرب و شتم و باز داشت قرار گرفتند؟

فراموش نشود که نه رئیس جمهور شدن قلابی و نا مشروع کودتائی پاسدارگماشته احمدی نژادکه مورد پشتیبانی لوطی جماران می باشد ، بلکه نتایج کودتای تقلباتی پا سدارا ن و حذف نامزدان رقیب دوم خردادی ها به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد را قبل از اینکه شورای نگهبان دست نشانده صحت و سقم نتایج خیمه شب بازی کودتا ی 22 خرداد را تأئید نماید لوطی جماران آن مورد تأئید قرار داد و منتقدان را تهدید به دروغگوئی نمودکه چرا انتقاد کرده اند که تقلب شده است؟ تازگی هم لوطی جماران این منتقدان رقیب را مجرم نامیده است. لذا هر زمان که گند زد و بند های پشت پرده با آمریکالو می رود . لوطی جماران مجبورمی شود برروی صحنه آید وبرای ما ستمالی کردن ژست ضد آمریکائی بگیرد و رقیب دوم خردادی ها را متهم و تهدید کند. عجیب تراینکه اکنون با نادیده گرفتن واقعیت ملموس و فاش شده برای رد گم کردن ازسوی سرمقاله نویس با شیوه ی تصویر مار کشیدن مار نشان دادن روضه ی ضد آمریکائی و اوباما خوانده و اتخاذ موضع گیری های عوا مفریبانه ی اوباما را اینگونه افشا و متهمش کرده است :

"باراك اوباما رئيس جمهور تازه كار آمريكا كه هنوز شمع يكسالگي حضورش در كاخ سفيد را فوت نكرده باكاهش محبوبيت خود در آمريكا مواجه شده به مناسبت سي امين سالگرد تسخير لانه جاسوسي اين كشور در ايران ضمن تكرار برخي مواضع رياكارانه با صدور بيانيه اي دم خروس را در موضعگيريهاي عوامفريبانه خود نمايان كرد. وي كه همين هفته گذشته بودجه 55 ميليون دلاري پنتاگون براي براندازي نرم نظام جمهوري اسلامي ايران را امضا كرده و هم حزبي هايش هم در سنا و مجلس نمايندگان دو طرح ضد ايراني را پخت و پز نموده اند در ژستي صلح طلبانه طي بيانيه اي درحاليكه سعي داشت حافظه تاريخي ملت ايران درباره جنايات آمريكا در ايران را به بازي بگيرد گفت « هرچه در روابط آمريكا و ايران وجود داشته مربوط به گذشته است و بايد چشم ها را به روي گذشته بست و آنرا به فراموشي سپرد! » اوباما كه هنگام تسخير لانه جاسوسي در ايران يك شاگرد مدرسه بود و صرفنظر از خوي برتري جويانه آمريكائيها در رابطه با ديگر ملتها كه در همه آنها موج مي زند در آن زمان فاقد درك سياسي بود گفت : « روابط ديپلماتيك ميان واشنگتن و تهران پس از واقعه 13 آبان قطع شد اما به وضوح مي گويم كه آمريكا به دنبال روابط با جمهوري اسلامي ايران براساس منافع دوجانبه و احترام متقابل و در مسير حركت ماوراي رويدادهاي گذشته است . هم اكنون زمان ايجاد روابط جديد ميان تهران و واشنگتن فرا رسيده است. وي در بيانيه خود افزود : هم اكنون زمان آن فرا رسيده كه دولت ايران انتخاب كند آيا درهاي خود را با فرصت هاي بيشتر (مذاكره و رابطه با آمريكا) كه كاميابي و عدالت است را به روي مردم ايران باز خواهد كرد يا نه مردم ايران چگونه مي توانند باور كنند آمريكا به عنوان عامل كودتاي ننگين 28 مرداد32 كه باعث باز گرداندن مجدد شاه خائن به ايران شد و تعزيه گردان جنگ تحميلي و محرك كودتاها و توطئه هاي مختلف وصف بنديهاي سياسي عليه ايران بوده ناگهان عاشق سينه چاك ملت ايران شده باشد و حتي براي آينده آنها اشك تمساح بريزد و اظهار نگراني كند. ناگفته پيداست كه در اين موضع جديد مقامات آمريكايي در قبال ايران ذره اي صداقت وجود ندارد و صرفا از جهت سرپوش گذاشتن بر كارنامه سياه و مطلقا غيرقابل دفاع آمريكا در ايران است كه مردم ايران را دعوت به چشم پوشي مي كند. "


بالاخره سر مقاله نویس در پایان سر مقاله ی خود با ساده لوح خطاب کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد و مشاورش رحیم مشائی که بقول لوطی جماران دچار گول خوردن خنده های مقامات آمریکائی شده اند. زیرا که اینان بطور پنهانی سخت برای ادامه ی مذاکره ی هسته ای با آمریکا به روش های گونا گون تلاش می کنند .بنابراین اینان را مخاطب قرار داده است که توصیه کرده نمی بایست اینان با اعمال ساده لوحانه شان مورد کارت بازی اهداف یارگیری کردن آمریکا درون دولت نا مشروع دهم مبدل شوند .در پایان این چنین نقشه ی آمریکا و گول خوردگی اینان رارو کرده است :

"بدين ترتيب برخلاف برخي ساده لوحي ها كه ممكن است در تفسير و تحليل حركتهاي جديد كاخ سفيد ارائه شود الگوي رفتاري و عملكرد مقامات آمريكايي در مقابل ايران و ادامه تهديدات آنها عليه جمهوري اسلامي ايران آمريكائيها را به شدت در معرض تهديد و ناكارآمدي قرار داده و ادامه حركت پرشتاب جمهوري اسلامي ايران در عرصه هاي مختلف خط بطلاني بر سياستهاي جنگ طلبانه آنها كشيده و نشان داده كه با اثرات معكوس مواجه شده اند و سياست هائي که عايد شا ن كرده اين است كه به جاي ايجاد تغيير در ايران بي اعتباري آمريكا در جهان افزايش يافته است . بيانيه جديد كاخ سفيد قصد دارد بخشهايي از بدنه دولت و برخي جناح ها و گروههاي سياسي در ايران را به موضعگيري مثبت و خوشبينانه در قبال آمريكا و ايجاد گرايش به سمت مذاكره و برقراري رابطه بكشاند. اين بيانيه به طور حساب شده اي خط وسوسه كردن افراد و گروهها در ايران براي رسيدن به تعامل با آمريكا و طعمه گذاري براي بدام انداختن و گرفتار كردن افراد ساده لوح را دنبال مي كند و قصد ايجاد يك طبقه سياسي جديد متمايل به آمريكا و حذف انسجام ملي را دارد. براين اساس آمريكائيها در اين بيانيه يارگيري از افراد مستعد و وابسته به جريانات قدرت را در ايران در دستور كار تلاش هاي خود قرار داده و با كارت بازي اين افراد قصد به راه انداختن بازي جديد سياسي دارند. از اين رو همه افراد و گروهها بويژه آنها كه دو دور مذاكره رسمي با هياتهاي آمريكايي را تجربه كرده اند بايد بدانند كه آمريكائيهاي دغلكار به دنبال تكميل كردن حلقه هاي يك زنجيره توطئه جديد ايران هستند و بيانيه اوباما نيز يكي از اين حلقه ها و اجزاي اين حركت است . مبادا پس از مواضع قاطع رهبري عليه فريبكاريهاي هيات حاكمه جديد آمريكا عده اي مجذوب طعمه جديد واشنگتن شوند"

درخاتمه اینکه هما نگونه که اشاره شد بازی پنهانی کمدی و جنگ زرگری با آمریکا می بایست برای اهداف مشترک مقامات بلائی هر دو کشور بظاهر متخاصم درپشت پرده ادامه می یافت تا اینکه در سی امین سالروز اشغال سفارت آمریکاآنگونه نخ نماشده و گندش در می آمد که به جای فریاد تا کتیکی لو رفته مرگ بر آمریکا ، منتهی به فریاد همه گیر شده ی مرگ بر دیکتاتورو خامنه ای ، روسیه ، خامنه ای قاتله ولا یتش باطله می شد و از سوی مردم ناراضی و خشمگین تصویرش با پائین کشیده و لگد کوب شود . به خصوص اینکه با لو رفتن دیدار پنهانی مشاور ویژه رحیم مشائی پاسدار گماشته احمدی نژاد با دلال و جاسوس چند جانیه هوشنگ امیر احمدی در هتلی در شمال کشور دیگرجای هیچگونه جفتک و پشتک و واروزدن وانکار کردن و تو جیکاری باقی نمانده است. به خصوص در برابرآخرین پیشنهاد محمد البرادعی پیرامون انتقال 1200 کیلو اورانیوم غنی شده زیر 5% به ترکیه امروز پاسدار گماشته احمدی نژاد به ترکیه سفر کرد که نمی تواند بی ار تباط به این پیشنهاد البرادعی نباشد . البته پاسدار اعلا ء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت خارجی بازار مکاره مجلس کمدی و دکوری و انتصابی هشتم ازمنتفی بودن انتقال اور انیوم غنی شده به خارج سخن گفته است که اینهم ناشی از تضاد های داخل باندهای مافیائی موسوم به اصول گرائی می باشد.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880817/index.html

یکشنبه 17آبان ماه سال 1388