دروغ نامه ی کیهان 12 اردیبهشت ماه سال 1390

نقد و بررسی : ! (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اين تير و آن كماندار "
"ولی وقیح و پاسداران کودتا گر نیاز به بازیگر دیگری دارند که نه موجب شتاب دادن پایین کشیدن کرکره ی دین فروشی نشود ، بلکه موجب رونق آن مقابل حکومت سکولار دمکراتیک شود"

سناریوی تکراری یا سیکل در حال گردش وچرخش و نمایش که اوضاع بهر سمت و سو به چرخد و بررسی و تحلیل شود. شامل مردم نمی شود . آنگونه که حتی نام شتان هم برده نمی شود تا چه رسد به اینکه به پیگیری و ارزیابی مطالبات پرداخته شود که مدام انباشته می گردد . زیرا که مردم همچون قانون و عدالت و آزادی در این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی محلی از اعراب ندارد . در عوض جایش را مقوله دشمن بیگانه پر کرده است . چون پرداختن به دشمن فصل الخطاب یامشکل گشای همه معما و بحران و بن بست ها و یا شاه کلید و رمز باز گشایی همه قفل ها برای حاکمان ایران می باشد . زیرا که پای موضوع اساسی و مهم جنگ قدرت و حذف رقبا و شکاف و اختلاف میان باند های خودی مدعی اصول گرایان کودتا گر در میان است . بدیهی است که نقش دشمن تراشی به خصوص در شرایط کنونی بسیار تعیین کننده می باشد . برای همین سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر و پرونده ساز که نماینده ی ویژه ی خامنه ای ولی وقیح در دروغ نامه ی کیهان است اکنون بیش از کوپن قلم زنی کردنش وارد صحنه شده است تا ضمن زدن زیرآب تملق و تحسین و ستایش گری وی که از پاسدار گماشته احمدی نژاد می کرد. چونکه هدف تبدیل به دست آویز و بهانه و چماق کردن وی علیه ی رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبان و حتی رفسنجانی بوده است . حتی با تاکتیک حمایتی از پاسدار گماشته احمدی نژاد از موضع تهاجمی و تهدید و اتهامی مقابل مدعیان اصول گرایان منتقد دولت استفاده شده است . اما اکنون پیرامون شکاف و اختلافی که میان لوطی جماران و عنترش به وجود آمده است که مرتبط به عزل و ابقای آخوند حیدر مصلحی است که نوچه و آلت دست ولی وقیح نا مشروع و وزیر بد نام اطلاعات می باشد . به ویژه اینکه این عزل موجب اقدام فراقانونی یا اقدام حکومتی ولی وقیح برای ابقایش شد که آشکارا موجب پایمال کردن حق قانونی رئیس جمهور است که از این حق طبق قانون بر خور دار می باشد که می تواند وزیری را از دولت عزل تماید . اما ولی وقیح نا مشروع با نادیده گرفتن آشکار این حق با ترفند مصلحت، بوضوع با ابقای آخوند حیدر مصلحی عزل شده هم قانون شکنی کرد . هم دهان کجی علنی به عنتر خود پاسدار گماشته احمدی نژاد نمود . طوری که وی را مجبور به واکنش اعتراضی بست نشینی 11 روزه کرد . از طرف دیگر پاسدار شکنجه گر شریعتمداری با خط بطلان کشیدن حمایت هایش از پاسدار گماشته احمدی نژاد و پشتیبانی از ولی وقیح و پاسداران کودتا گر که دست بالا را در قدرت دارند .بر پاسدار گماشته احمدی تاختن و تیغ کشی برایش نموده است و حامیانش را تهدید و متهم کرد ه است که چرا به جای لبیک گویی بی چون وچرا مقابل رهبر لوطی جماران به نقش عنتری و نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن خود ادامه نداده است؟ مهمتر اینکه اکنون پس از 11 روز غیبت عمدی و نا فرمانی عنتر نسبت به لوطی اش مجبور به بازگشت شده و در نشست دولت حضور یافته است . البته بدون حضور وزیر دکوری و بد نام اطلاعات ، زیرا که گزارش شده است که وی سفر به قم داشته است . بهرحال این مأمور بد نام پرونده ساز و هتاک و تهدید گر این چنین یقه ی پاسدار گماشته احمدی نژاد را گرفته و پس از سین و جین یا بازجویی کردن و بر توی سرش زدن و گردو بر توی دامانش پرتاب کردن از خنثی شدن خواب خوش دشمنان گفته که با حضور پاسدار گماشته احمدی نشست حتی با تأخیر 11 روزه چنین این خواب دشمنان آشفته شده است :

"ديروز آقاي دكتر احمدي نژاد بعد از يك غيبت 11 روزه كه از ايشان انتظار نمي رفت و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعي رئيس جمهور محترم را در پي داشت، به دفتر كار خود بازگشت و با اين اقدام- هرچند ديرهنگام- خويش، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها را به كابوس تبديل كرد. در فاصله 11 روز گذشته آنچه در ميان مردم ديده مي شد، نگراني توام با دلخوري از رئيس جمهوري بود كه با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي ايشان از رهبر و مقتداي خويش انتخاب كرده بودند و او نيز در خدمت به خلق خدا و ايستادگي در مقابل باج خواهي نظام سلطه جهاني، سنگ تمام گذاشته بود و اكنون در پي ماجراي اخير، دلشوره داشتند كه مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند! در ديگر سوي اين ميدان، دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و دنباله هاي حقير و شكست خورده آنها ايستاده بودند كه با توهم حاكميت دوگانه، آرزوي بيش از سه دهه بر زمين مانده خود را - دستكم به ظاهر- برآورده شده تلقي مي كردند و با ذوق زدگي- يا تظاهر به ذوق زدگي- اين «آرزو» را به «خبر» تبديل كرده و به شيپور فريب و پر سر و صداي خود سپرده بودند. و اما، در اين ميان گروه ديگري نيز بودند كه ماجراي پلشت اخير را خود آفريده بودند و يا در پيدايش آن نقش برجسته و پررنگي داشتند. اين جماعت كه با استناد به مواضع و عملكرد چند ساله شان در ميان مردم و نزد دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم، «جريان انحرافي» نام گرفته اند، طي 11 روز گذشته، به گواهي آنچه بر زبان و قلم آورده اند، نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوري كه لاف دوستي و نزديكي با او را مي زدند برايشان اهميت داشت! آنها فقط نگران خود بودند. در اين گزاره ها- كه اندكي از بسيارهاست- همه روزه از سوي گروه انحرافي و به صورت پيامك براي اين و آن ارسال مي شد، دقت كنيد؛ «باند قدرت و ثروت، آقاي مشايي را هدف حمله و هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده اند»! «مخالفان ولايت فقيه به احمدي نژاد و آقاي مشايي هجوم آورده اند»!و... اعضاي جريان انحرافي توضيح نمي دادند؛ كسي كه 18 پست حساس دولتي و هزاران ميليارد تومان پول بي حساب و كتاب را در اختيار خود دارد و بدون احساس نياز به پاسخگويي در برابر قانون، دست به هر كاري كه مايل باشد مي زند و مبالغ نجومي از بيت المال را هرجا كه بخواهد هزينه مي كند و... صاحب ثروت و قدرت است، يا آن بسيجي پاكباخته و تهي دست كه تاراج بيت المال و حضور غريبه ها در كانون هاي حساس نظام را برنمي تابد و عليه گروه منحرف خروش برمي دارد؟!...
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در ادامه یک سیاست تیر و چند نشان زدن یا با شیوه ی تجربه شده در زندان و دروغ نامه ی کیهان برج در مقابل بارو که مکمل چوب و پیاز با هم خوردن است. با دراز کردن پاسدار احمدی نژاد و متهم کردن یاران و مشاوران نزدیک وی که به جریان انحرافی متهم شده اند. از وی خواسته آنگونه تواب و غلامک حلقه بر گوش و لبیک گوی رهبر لوطی جماران همچون گذشته شود که هر گز دست از پا خطا نکند و مرتکب اقدام مشابه بی توجهی به ابقای وزیر بد نام اطلاعات عزل شده از سوی وی نشد که موجب دیدن خواب خوش جریان انحرافی و دشمنان بیرونی و کوک شدن دستگاه عظیم تبلیغاتی گردد . همینطور موجب به وجود آمدن دلخوری میان لوطی و عنتر اختلاف شودکه سربزجوی قلم بر دست مجبور شود توضیح این سناریو را چنین با روش بازجویی و پرونده سازی و کیفر خواست تنظیم نماید و گزارش دهد :

"ان شاءالله در ادامه مسير رگه هاي باريك احتمالي از تكرار رخداد پلشت ياد شده را نيز محو خواهد كرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي حقير و بارها شكست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، كه به كابوس تبديل كرد و مي ماند جريان انحرافي كه اميد است رئيس جمهور محترم و مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از كنار دغدغه آنان كه نشان داده اند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، آسان عبور نفرمايند.و اما، در اين وجيزه، سخن ديگري نيز در ميان است كه مي تواند و بايد براي همگان درس آموز و عبرت انگيز باشد و آن، اين كه تقريبا، بلافاصله پس از انتشار خبر ابقاي وزير اطلاعات از سوي رهبر معظم انقلاب كه با استقبال چنداني از سوي آقاي رئيس جمهور روبرو نشده بود- و يا اينگونه تبليغ شده بود- تمامي دشمنان بيروني با بهره گيري از ماشين عظيم و پردامنه تبليغاتي و رسانه اي خود به تقدير و تمجيد از آقاي احمدي نژاد پرداختند و در حمايت و قدرداني! از ايشان كمترين ترديدي به خود راه ندادند. چرا...؟! اين حاميان تازه به ميدان آمده! دقيقا همان قدرت هاي استكباري و دشمنان تابلوداري بودند كه تا چند روز قبل تمامي محافل خبري، سياسي خود را با اختصاص هزينه هاي كلان و نجومي عليه ايشان به كار گرفته بودند و از هيچ تهمت و افتراء و بدگويي و ناسزايي به آقاي احمدي نژاد دريغ نمي كردند. آيا غير از اين است؟! بنابراين، پاي اين پرسش منطقي در ميان است كه چرخش يكصد و هشتاد درجه اي مورد اشاره از كدام نقطه آغاز شده و در كجا ريشه داشته است؟ اين چرخش يكصد و هشتاد درجه اي دقيقا هنگامي آغاز شد كه دشمن احساس كرد- و يا در اين توهم افتاد- كه آقاي احمدي نژاد، حكم و توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداري كرده است! به بيان ديگر، دشمن احساس كرد آرزوي ديرينه اش كه سه دهه برزمين مانده بود، يعني «حاكميت دوگانه» تحقق يافته و يا نشانه هاي آغاز آن ديده مي شود!چرا دشمنان تابلودار بيروني پس از احساس- به زعم خود- «حاكميت دوگانه» بدون كمترين ترديدي حمايت از آقاي احمدي نژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را برگزيدند و حال آن كه مي توانستند به جاي آقاي احمدي نژاد، حمايت و تقدير خود را نثار رهبر معظم انقلاب كنند؟! مگر نه اين كه به خيال خام آنان، در حاكميت نظام اسلامي «ترك افتاده»! و نشانه هاي حاكميت دوگانه پديد آمده است؟! چرا كه هدف نهايي دشمن، دوسويه شدن حاكميت است و چه فرقي مي كند كه كدام سو در مقابل سوي ديگر مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟! بنابراين چرا در اين ميان حمايت از آقاي احمدي نژاد را برگزيدند و بي درنگ به سوي آن رفتند؟!رئيس جمهور و يا هر مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش «بازوي ولي فقيه» در ميدان حضور دارند كه توان و قدرت خود را از آن وجود مبارك و ملكوتي مي گيرند. به بيان ديگر، دشمنان بيروني و نظام سلطه جهاني، اگر از نظام اسلامي در هراسند و اقتدار آن را سد راه خود مي دانند، اين هراس از اقتدار ولي فقيه است نه رئيس جمهور محترم و يا هر مقام بلندپايه و محترم ديگر، مسلمان منطقه كه چشم و دل به ايران اسلامي دوخته اند، آيا برادر عزيز و بزرگوارمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، احتمال نمي دهند ماجراي اخير، توطئه اي - اگرچه با چند واسطه- تحميل شده به ايشان باشد؟! رئيس جمهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبي خود، تاكيد ورزيده است كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه است. بنابراين، ماجراي پلشت چند روز گذشته را چه كساني رقم زده اند؟!

در خاتمه اینکه پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری بدون توجه به تظاهرات های ضد حکومتی که پس از کودتای 22 خرداد 88 در ایران به وقوع پیوست و برای یک و نیم سال ادامه داشت . طوری که خبرش به سراسر جهان مخابره شد . به خصوص اینکه با پژواک اعتراضی فریاد مرگ بر کودتا و خامنه ای و اصل ولایت وقیح همراه بود که آشکارا نه عمود خیمه ی شکست و ترک بر داشت ، بلکه عدم مشروعیت و بی اعتبار بودنش علنی شد . گرچه با افزایش ضرب و شتم و مرتکب جنایات علیه ی بشریت همچون با زداشتگاه کهر یزک همچنین شکنجه و اعراف گیری و برپایی سیرک نمایش فرمایشی بیدادگاه تلویزیونی به ریاست سر دژخیم آلت دست ابو القاسم صلواتی تا احکام صلواتی محکومیت های سنگین حبس و اعدام تا فضای انفجاری جامعه کنترل شده است . از سوی کودتا گران پاسدار و جارچیان و مداح و قلم زنان در اختیارشان تلاش کردند تا مشروعیت کاذب و پوشالی برای رهبر لوطی جماران به وجود آید . در صورتی که پاسدار گماشته احمدی نژاد و اطرافیان وی پی به این واقعیت عدم مشروعیت و منفوریت رهبر لوطی جماران برده اند . برای همین نه مقابل عزل و ابقای آخوند حیدر مصلحی و زیر بد نام اطلاعات واکنش نشان دادند ، بلکه در غیاب رئیس جمهور ریاست نسست دولت به محمد رضا رحیمی واگذار شد که پرونده میلیارد ها تومانی دارد . اکنون که رئیس جمهور باز گشته است . در ست در غیاب وزیر بد نام اطلاعات و حضور رحیم مشایی و محمد رضا رحیمی در دو سمت وی نشستند که نوعی دهان کجی آشکار به ولی وقیح نا مشروع و حامیان وی و منتقدان رحیم مشایی و محمد رضا رحیمی می باشد . از سوی دیگر مخالفان ومنتقدان مدعی اصول گرایی کودتایی باور دارند که نقش پاسدار عنتر احمدی نژاد گماشته به سر آمده است . زیرا که مأموریت تبلیغ و دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و بستر سازی حذف کامل رقیب و از رأس سیرک مجمع خبر گان رهبری پایین کشیدن رفسنجانی و امتیازات بسیار کلان دادن به پاسداران فاشیستی و زائده و آلت دستش بسیج و خلاصه تقویت حزب الله لبنان و حماس با شعار نابود باد اسراییل و دشمنی با روند مذاکرات صلح خاور میانه بوده است . پس از این به بعد حضور وی در قدرت نه مثبت که منفی و زیان آور است . چون با مکتب ایرانی قرار است رحیم مشایی ر ئیس جمهور محلل شود تا هموار کننده ی بازگشت دوباره اش بقدرت شود . در صورتیکه ولی وقیح و پاسداران کودتا گر نیاز به بازیگر دیگری دارند که نه موجب شتاب دادن پایین کشیدن کرکره ی دین فروشی نشود ، بلکه موجب رونق آن مقابل حکومت سکولار دمکراتیک شود.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900212/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 12 اردیبهشت ماه سال 1390